رابطه بین تدریس و یادگیری
روابط بین تدریس و یادگیری:
میتوان با عمل تدریس کمیت و کیفیت و سرعت یادگیری را افزایش داد و یا شرایط را برای یادگیری اموری که در شرایط معمولی امکان پذیر نیت فراهم نمود.
تفاوت بین تدریس و یادگیری:
1- یادگیری در همه جا و همیشه و فنی بدون تدریس صورت خواهد گرفت یا در حالی که هر تدریسی یاد داده نمیشود.
2- نظریههای دیگری، صرفاً به پدیدههای یادگیری توجه دارد و همیشه معطوف به شاگرد است؛ به عبارت دیگر، نظریههای یادگیر، تبیین کنندهی چگونگی یادگیری و توصیف کنندهی شرایطی است که با حصول آنها یادگیری صورت میگیردو در حالی که نظریههای تدریس باید به بیان کننده، پیشبینی کننده و کنترل کننده موقعیتی باشد که در آن، رفتار معلم موجب تغییر رفتار آن میشود. نظریههای یادگیری راه های یادگیری شاگرد را بیان میکند. در صورتی که نظریههای ما تدریس توصیف کننده روشهایی است که برای، وسیله معلم شاگرد را تحت تأثیر قرار میدهد و سبب میشود که او یاد بگیرد.
3- نظریههای یادگیری بر اثر تحقیقات کشف شده است و توصیف کننده روابط تغییرهای مختلف یادگیری است، در حالی که نظریههای تدریس به وسیله علمای تعلیم و تربیت وضع میشود.
4- وقتی که تدریس میکنیم، فعالیتهایی را انجام میدهیم؛ اما وقتی یاد میدهیم ما شاگردان را به انجام فعالیتهایی وادار میکنیم.
5- اگر بخواهیم آن چه درس میدهیم یاد بدهیم، باید قادر باشیم شاگردان را درک کنیم و از آن چه در رفتار آنان اثر میگذارد آگاهی یابیم. نتیجه این که اگر فعالیتی منجر به یادگیری نشود تدریس نیست.
رابطه بین تدریس و یادگیری
این فایل با فرمت ورد و آماده پرینت می باشد.
فهرست مطالب
روابط بین تدریس و یادگیری ۵
روش تدریس در مکاتب فلسفی ۶
روشهای تدریس سنتی ۱۸
رهنمودها و مهارتهای عملی ۱۹
محاسن ۱۹
محدودیتها ۲۰
تدابیر ارائه و توضیح دادن ۲۲
مراحل اجرای روش سخنرانی ۲۵
موارد استفاده از روش سخنرانی ۳۵
رهنمودها و مهارتهای عملی ۳۶
تعریف مفهوم و ویژگیهای آن ۴۶
تعریف اصل ۴۷
کاربرد اصول ۴۷
مراحل روش تدریس یاد سپاری ۵۰
مفاهیم اساسی روش تدریس پیش سازمان دهنده ۵۲
روشهای تدریس فعال ۵۴
ویژگیهای روش سقراطی ۵۴
انواع روش مباحثهای ۶۱
شخصیت معلم در روش بحث گروهی ۶۶
رهنمودها و مهارتهای عملی ۷۹
راهنمایی معلم به شاگرد میتواند در محدودههای زیر باشد ۸۷
ویژگیهای روش اکتشافی ۸۹
مراحل روش اکتشاف ۹۱
آموزش دادن درس ۹۲
مراحل اجرای روش نمایشی ۱۰۰
انواع گردشهای علمی از نظر زمان ۱۰۳
مراحل گردش علمی ۱۰۴
مفاهیم اساسی روش تدریس ایفای نقش ۱۱۳
شرکت کنندگان در روش ایفای نقش ۱۱۴
روش یادگیری در حد تسلط ۱۲۷
مفهوم تسلط ۱۲۸
مراحل روش یادگیری در حد تسلط ۱۲۸
مراحل روش واحدها ۱۳۲
انواع روشها ۱۳۲
مراحل روش پروژه ۱۳۴
مراحل روش با روش مغزی ۱۳۸
تشکیلات جلسه بارش مغزی ۱۳۸
اصول زیر بنای روش بدیعهپردازی ۱۴۰
مراحل روش بدیعهپردازی ۱۴۰
مفاهیم اساسی روش فراشناخت ۱۴۶
عناصر فراشناخت ۱۴۷
رویکردهای مختلف روش مشارکتی ۱۵۳
ویژگیهای خاص روش مشارکتی ۱۵۴
مراحل روش مشارکتی ۱۵۵
مراحل روش تدریس آزمایشگاهها ۱۶۱
مراحل روش ۵E 166
ویژگیهای محیط کلاس در روش همیاری ۱۶۹
مراحل روش همیاری ۱۶۹
روش تدریس در مکاتب فلسفی:
1- آرمان گرایی: روش تدریس با تأکید بر خودکاری شاگرد، به تشویق محصلان به تفکر و راهنمایی آنها در انتخاب موضوعهای تفکر میپردازند و فرصتهایی فراهم میآورند که محصلان معرفتهای آموختهشان را در حل مسائل اخلاقی و اجتماعی مورد استفاده قرار دهند و ارزشها و تمدن انسانی را بپذیرند. در نتیجه روش دیالکتیک مخصوصاً در موضوعاتی که تفکر در آن دخالت دارد ترجیح دارد.
روش پروژه که در آن شاگردان به صورت انفرادی یا گروهی، ضمن برخورد با مسئله، از روی طرح و نقشه به آزمایش و مطالعه میپردازند جزء روشهای آموزشی میباشد.
اهمام روش عدم، در تحریک یادگیری مانند روش منطقی، روش مشمول و زیبا شناسی، روش ؟ و زیباشناسی، روش به کاربردن مجاز و روش آزمایشی قابل قبول است. به طور کلی موضوع درس از روش تدریس جدا میباشد.
2- واقع گرایی: چون واقع گرایی علم محور است، روشهای تدریس آن حالت آمرانه دارد. معلم باید روش را که برای دانشآموز و موقعیت آموزشی تناسب دارد به کار بندد و از دانش آموزان بخواهد که حقایق را به یاد بسپارند، مقایسه کنند و توضیح دهند. همچنین با کشف و تعبیر و تفسیر روابط، معانی و مفاهیم تازهای پیدا کنند. روش تدریس معلم بر محسوسات مبتنی است و به جای تلقین معلومات به دانشآموزان فرصتهایی فراهم میآورد که ایشان شخصاً به بررسی و اکتشاف بپردازند و حقایق را دریابند. بنابراین از روش سخنرانی، بحث و گفتگو و آزمایش استفاده میشود. همچنین ارزشیابی بسیار مهم و ضروری است و باید در هر گونه آموزش با معیارهای عینی انجام گیرد.
3- طبیعت گرایی: به نظر طبیعت گرایان آموزش و پرورش باید امکان رشد طبیعیتر برای کودک فراهم سازد و تربیت وقتی حقیقی خواهد بود که به طبیعت و نیروها و امیال کودک فرصت دهد که به سرعت رشد و نمویی یابند و باید از هر گونه دخالت دخالت خود را رد کرد. تجربه مهمترین روش تدریس است. کودک باید اشیا را پیش از الفاظ یاد بگیرد و همین اصل معلمان را وادار میکند که تنها به روش کتاب در تدریس اکتفا نکنند. بلکه دانشآموزان شخصاً به تجربه و فعالیت بپردازند. منبع علم تجربه خود دانش آموز است و معلم فقط نقش راهنما را دارد. تدریس باید با روح بازی همراه باشد و بازی روش طبیعی در آموزش و پرورش است. معلم نباید از روشهای تدریس قالبی و کلیشهای استفاده کند بلکه باید روشهای منطبق بر طبیعت دانشآموزان را کشف کند و به کار بندد. به بیان دیگر، روش تدریس باید روش طبیعی باشد نه ساختگی و تصنعی.
4- عمل گرایی: چون عمل گرایی دانش آموز محور است روش تدریس تابعی از تفاوتهای فردی خواهد بود از مهمترین روشهای تدریس، روش حل مسئله است که در این روش کودک را با مشکلات و مسایل عملی در زندگی مواجه میکنند تا شخصاً درباره آنها بیاندیشد و برای حل آنها بکوشد.
5- وجود گرایی: معلم اکنرئتائیسالیست هرگز هدفها شخصی را به دانشآموزان تحمیل نمیکند و وظیفه او راهنمایی دانشآموزان است و به طور غیر مستقیم فرصتهایی فراهم میآورد که دانشآموزان برانگیخته شوند و شخصاً فعالیت کنند. دیالکتیک سقراطی روش مناسبی برای معلمان اکنرئتائیسالیست است. گفت و شنود میتواند سئوالاتی را برای دانشآموزان مطرح کند تا آنها نسبت به شرایط زندگی خویش آگاهی حاصل کنند. در روش گفت و شنود معلم اکنرئتائیسالیست بر خلاف مربی ایدهئالیست پاسخ سئوالاتی مطرح شده را نمیداند. در حقیقت بهترین نوع سئوال فقط در معنیآفرینی خود دانشآموز قابل پاسخ است.
6- پست مدرنیسم: به نظر پست مدرنیستها، تعلیم و تربیت فرآیندی دو سویه و متعاملی در دانشگاه زندگی است نه انتقال دانش و معلومات. گفتگوهای انتقادی، مهمترین روش تدریس در پست مدرنیسم است.
7- فلسفه تحلیلی: معلم باید سر دانش آموز را به دانش گرایش علمی و ذهنی باز و عینی تشویق کند و فعالیتهای آموزشی خود برای پایه تجربههای شخصی دانشآموزان و تحلیل انتقادی مطالب درسی انجام دهد.
1- بنیاد گرایی: بنیادگرایی خالی از سرگرمی و پیرایههاست و آموزشگاه باید روشهای سنتی انضباط ذهنی را محفوظ به اردو مفاهیم بنیادی را به کودک بیاموزد حتی اگر لازم باشد که این مفاهیم را به سطح روان شناختی و فکری کودک تعمیم دهد.
2- پایدار گرایی: روش تدریس تعلیمی یا دستوری بوده و نظارت فردی وجود دارد. همچنین از روش سخنرانی و گفت و شنود هدایت شده استفاده میشود.
3- پیشرفت گرایی: در پیشرفت گرایی کودک مدار است و روش تدریس باید بر همکاری، یادگیری اجتماعی، علایق و فعالیتهای ناشی از زندگی کودک مبتنی باشد. در نتیجه روش حل مسئله یا پروژه بر تلقین محتوای درسی مقدم است.
4- بازسازی گرایی: روش تدریس باید فعالیت خود دانشآموزان را برانگیزد و به آنها فرصت انتخاب بدهد یعنی هم دانشآموزان در تعیین و انتخاب هدفهای عینی و رفتاری نقش مناسبی ایفا کنند تا توان تصمیمگیری فردی و گروهی در آنها رشد یابد.
روش تدریس از نظر مربیان تعلیم و تربیت
1- سقراط: سقراط معتقد بود که دانش در طبیعت افراد وجود دارد کافی است که معلم زمینه را مساعد کند و به شاگردان کمک نماید تا او خود به دانش مورد نظر برسد و از این جهت کار خود را به ماهیهایی تشبیه میکرد. سقراط در جلسات بحث با شاگردانش، ابتدا به انتقال اطلاعات یا پاسخ به سئوال یا مسئلهای نمیپرداخت. بلکه از راه پرسشهای متوالی، افراد را به تفکر وامیداشت و آنها را قدم به قدم هدایت میکرد تا خود جواب درست را کشف کنند.
آموزش باید حرکتی تدریجی و گام به گام از ساده به پیچیده از آنهم به دشوار، از عام به خاص و از قلم و حس به قلم و فهم باشد.
2- کومینیوس: در آموزش نخست باید به خود اشیاء پرداخت و سپس به واژهها و مفهومها، یعنی نخست با نمونهها آشنا شد و پس از آن با قانونها و قاعدهها. نخست فهمیدن است و سپس به خاطر سپردن برای فهم بهتر نخست باید طرح ساده و کلی پدید آورد و آنگاه به آوردن جزئیات پرداخت. آموزش هر چیزی را باید با سادهترین عنصرها، آن آغاز کرد تا دانشآموز بتواند طرح کلی از آن به دست آورد. در گام بعدی میتوان با نشان دادن نمونهها و آوردن قاعدهها طرح کلی را گسترش داده، موضوع را به صورت سیستماتیک بیان کرد و استثناها را شمرد در پایان میتوان بر تفسیرها پرداخت.
روش تدریس باید کودک مدار بوده و با توجه به سن، انگیزه و توانایی و دلبستگی شاگردان برگزیده شود و در آن کودک با به کار بردن حواس مختلف، تجربیات مهمی را به دست بیاورد و به فعالیتهای عملی بپردازد.
3- جان لوک: ذهن کودک هنگام تولد مانند لوح سفیدی است که هیچ گونه تصور، ایده و اصلی در آن نقش نبسته است. بعد به تدریج او می تواند از راه حواس مختلف خود، شناخت و تصورهای گوناگون کسب کند. بدینسان انسان هیچ ایده یا اصلی را در خود کشف نمیکند بلکه سر چه در می یابد از تجربه است. بنابراین در تدریس باید از وسایل محسوس استفاده کرد و باید روش به کار برده شود که دانشآموزان بتوانند آموختههای خود را عملاً مورد استفاده قرار دهند.
4- هربرت اسپنسر: معلم باید دانشآموزان را راهنمایی کند که شخصاً به بررسی بپردازند و استنباط کنند و روش تدریس باید استقرایی باشد.
5- پرترانلد راسل: روش تدریس باید بر اساس اصالت فعالیت دانشآموزان انتخاب شود و معلم امکان کنجکاوی، تفکر را و بحث را فراهم میآورد تا دانشآموزان با پرورش توجه ارادی در خود، به فعالیت و کشف حقایق بپردازند.
6- ژان ژاک روسو: کودک باید درس خود را از طبیعت فراگیرد و به وسیله کنش متقابل و تجربیات مستقیم اطلاعات به دست آورد روش او تعلیم تربیت منفی بود یعنی قبل از دادن معلومات از راه ورزیدن حواس فرد را برا تعقل آماده میساخت.
بنابراین او تعلیم و تربیت منفی را نوعی انتظار برای یادگیری و دخالت نکردن میدادند. روش تدریس دانشآموزان محور است و بر مراحل رشد، نیازها، استعدادها و رغبتهای کودکان مبتنی است و راهنما و هدایت کننده است. روسو بر پرورش حواس، بازی و ورزش، مثال نگه داشتن کودکان و شناخت طبیعت کودک تأکید میکند.
مقاله ارتباط کلامی
شاید رایجترین ویژگی تعامل انسان که به سختی آن را قابل ملاحظه میدانیم، این است که ما صحبت میکنیم. بعضی اوقات با اشخاص خاص، بعضی اوقات با هر کس که گوش میدهد، و در زمانی که کسی را برای گوش کردن نمیبابیم، با خودمان صحبت میکنیم. اگرچه زبان انسان، نقشهای بسیار متنوعی را ایفاء میکند- از بیدار کردن کسی در صبح زود با گفتن تا نامگذاری یک کشتی با گفتن ولی در اینجا به آن کاربردهای زبان خواهیم پرداخت که برای ارتباط انسان، ابزاری است. برای مثال، متکلمین ماهرزبان انگلیسی حقایقی از قبیل زیر را میدانند:
الف- برای سلام به کارمیرود.
ب- برای خداحافظی به کار میرود.
ج – گروه به طور صحیح میتواند توسط متکلم در یک موقعیت خاص برای اشاره به میز خاصی بکار برود.
د – گروه به طور صحیح میتواند توسط متکلم در یک موقعیت خاص برای اشاره به میز خاصی بکار برود.
ه - برای درخواست نمک به کار میرود.
و - برای پرسیدن سن شخصی به کار میرود.
ز - برای بیان اینکه باران میبارد، مورد استفاده قرار میگیرد.
ح - برای قول دادن مورد استفاده قرار میگیرد.
مقاله ارتباط کلامی
این فایل با فرمت ورد و آماده پرینت می باشد.
مقدمه ۶
طرح مسئله ۶
(الگوی پیام ارتباط زبانی) ۹
مشکلات موجود در الگوی پیام ۱۳
۹-۲- رویکردی استنتاجی به پدیدة ارتباط ۲۰
فرض ها ۲۲
فرض زبان (LP ) ۲۲
فرض ارتباطی (CP) ۲۲
فرض تحت اللفضلی بودن (LP) ۲۳
فرض های محاوره ای (Con Ps) ۲۳
ارتباط مستقیم و تحت اللفضلی ۲۳
استراتژی مستقیم ۲۴
(گام اول) ۲۴
(گام دوم) ۲۵
(گام سوم) ۲۵
(گام چهارم) ۲۶
استراتژی تحت اللفضلی ۲۷
(گام پنجم) ۲۷
(گام ششم) ۲۷
ارتباط غیر تحت اللفضلی ۲۸
اغراق ۲۸
طنز، طعنه ۲۸
صنایع ادبی ۲۹
مجاز ۲۹
استعاره ۲۹
(گام ۵) ۲۹
(گام ۶) ۳۰
ارتباط غیر مستقیم ۳۰
(گام هفتم) ۳۲
(گام هشتم) ۳۲
نتیجه: نظریه های استنتاجی و الگوی پیام ۳۲
گفتمان و محاوره ۳۳
زبان و بافت ۳۴
ساخت محاوره به ترتیب زمان ۳۵
صحت گشایی ۳۵
۱- عادی و روزمره ۳۶
۲- غیررسمی ۳۶
۳- رسمی ۳۷
نوبت گیری ۳۷
پایان صحبت ۳۸
جملات اجرایی ۳۹
کنش های کلامی ۴۱
معنا، گفتار، و دلالت ۴۳
معنای متکلم ۴۴
گفته ۴۴
دلالت ۴۵
کمیت ۴۵
کیفیت ۴۵
ربط ۴۶
روش ۴۶
پیش فرض کاربرد شناختی ۴۶
انواع پیش فرض ۴۶
ارجاع متکلم ۴۸
ارجاع تحت اللفضلی مفرد ۴۸
ارجاع مفرد غیرتحت اللفضلی ۴۹
ارجاع مفرد غیرمستقیم ۴۹
نتیجه ۵۰
جامعهشناسی، و انسانشناسی بر روی شماری از موضوعات آن صورت میگیرد که بسیاری از آنها را در این مورد بررسی قرار خواهیم داد.
در این فصل توجه خود را معطوف به کاربرد اصلی زبان ، یعنی ارتباط ، خواهیم کرد. خواهیم دید ارتباط چه مشکلاتی برای کاربرد شناسی ایجاد میکند و دارای کدام ساخت است . در نهایت به برخی موضوعات ویژه در کاربردشناسی خواهیم پرداخت.
طرح مسئله
ما از این فهرست میتوانیم به شمهای از انواع گستردة کاربردهای احتمالی زبان دست یابیم، ولی قبل از مرور این کاربردهای گوناگون، نخست باید بین استفاده از زبان برای انجام دادن کاری، واستفاده از زبان در انجام کاری تمیز قایل شویم، بدون شک یک حقیقت بسیار مهم دربارة انسان این است که ما زبان را در اکثر افکارمان به کار میبریم. احتمال دارد که برخی از افکار راکه به آن میاندیشیم، و به ویژه افکار مجرد و انتزاعی را، اگر زبانی در دسترس نداشتیم، نمیتوانستیم به آنها بیاندیشیم. این حقیقت ممکن است برای حیات شناختی ما مهم باشد ، ولی برای مفهوم کاربرد شناختی کاربرد زبان ، یعنی استفاده از زبان برای انجام کارها، مهم نیست . وقتی توجه خود را بر اینکه مردم با استفاده از زبان می خواهند چه بکنند، معطوف میکنیم، در واقع توجه خود را معطوف به این میکنیم که شخص با کلمات درمواقع خاصی چه میمند ، در واقع بر نیات، مقاصد، تاورها ،و آرزوها یی که یک متکلم در صحبت کردن دارد، متمرکز میشویم .
صحبت کردن همواره بدون تلاش وامری عادی است، ولی کاربرد موفق زبان عملی فوقالعاده پیچیده است، همانطور که این موضوع را هرکس به عنوان فردی بزرگسال که سعی کرده است تا زبان دومی را یاد بگیرد، میداند. افزون بر این، کاربرد یک زبان بیش از دانستن آن وقادر به تولید وفهم جملات آن است. ارتباط همچنین امری اجتماعی است، که معمولاَ در درون بافت نسبتاَ به خوبی تعریف شدة موقعیت اجتماعی صورت میگیرد. در چنین بافتی ما به دیگران اتکا می کنیم تا در درک ما از اینکه آن موقعیت چیست، سهیم باشند. با مردمی که میشناسیم ، به فهمیدن مشترک متکی هستیم تا ارتباط تسهیل شود. ولی این فرایند ،چگونه فرآیندی است؟ ارتباط زبانی به آسانی حاصل میشود ولی مسلم است که به آسانی قابل توصیح نیست، هر نظریه ارتباط زبانی که شایستگی این عنوان را داشته باشد،باید سعی نماید تا به سؤالات زیر پاسخ دهد:
1- ارتباط زبانی (موفق) چیست؟ 2- ارتباط (موفق) چگونه صورت میگیرد؟ برای مثال ، فرض کنید که یک متکلم قصد د ارد تا به شنوندهای گزارشکند که جاده یخ زده است. چه چیزی متکلم را قادر میسازد تا بتواند این موضوع را به شنونده بگوید؟
( جای تعجب است که این سوالات در پیشینه هیچ رشته اصلی بطور جامع مورد بررسی قرار نگرفتهاند. زبانشناسی با توجه به ویژگی ساختاری زبان، سعی کرده است تا پدیدههای ارتباطی را در خارج از قلمرو اصلی آنها بداند. به همین منوال ، میتوان آن علایق فلسفی درباره معنی، صدق، وارجاع را بدون بررسی جزئیات امر ارتباط دنبال کرد. روانشناسی سنتی توجه خود را معطوف به پردازش جملهها میکند، اما علاقه زیادی به ویژگیهای پدیدههای ارتباطی ندارد. در نهایت، برخی جامعهشناسان و انسانشناسان شروع به بررسی گفتگوها و مکالمات کردهاند، با این وجود مسئله ماهیت خود ارتباط را نادیده گرفتهاند (یا فرض کردهاند که پاسخ آن را دادهاند) . بنابراین، چیزی که مورد نیاز است، رویکردی منسجم به پدیدة ارتباط است که در آن مسئله ماهیت ارتباط مرکز تحقیق و بررسی باشد.) فقط در سالهای اخیر شکل یک نظریة بسندة ارتباط شروع به شکلگیری کرده است،و.زمان و پژ وهش بیشتری مورد نیاز است تا مفصلاً آن را کشف کند.
(الگوی پیام ارتباط زبانی)
در چهل سال گذشته متداولترین و معروف ترین برداشت از ارتباط زبانی انسان، آن چیزی بوده که ما آن را الگوی پیام مینامیم . وقتی الگوی پیام به عنوان یک « فرستنده» و شنونده به عنوان یک گیرنده فر ض میشود، و مسیر کلامی – گوشی( یعنی موج صوتی) نیز کانال صحیح میباشد الگوی پیام در ارتباط انسانی در شکل 9ـ1 نشان داده شده و در (6 ) خلاصه شده است.
شکل 9ـ1 ( الگوی پیام ارتباط متکلم پیامی در مغزش دارد که میخواهد به شنونده انتقا ل دهد و بتابراین متکلم از برخی صورتهای زبان برای رمزگذاری پیام به منزلة معنای آن سود میجوید وآن را تولید میکند. شنونده با شنیدن صحبت، شروع به تشخیص اصوات، نحو و معنا میکند، و سپس با دانش ربای خود این معانی را به صورت یک پیام رمزگشایی شدة موفق تضنیف مینماید.
این الگو توجیهگر برخی ویژگیهای متداول گفتگو است: یعنی این الگو پیشبینی میکند زمانی ارتباط موفق است که شنونده همان پیامی را رمزگشایی شده با پیام رمزگذاری شده متفاوت باشد، ارتباط مختلف میشود. به همین منوال، این الگو، زبان را به منزلة پلیبین متکلم و شنونده میداند که اندیشههای « خصوصی» توسط اصوات « همگانی» منتقلش میشود، که در نتیجه این اصوات به عنوان وسیلهآی برای انتقال پیام مربوطه عمل میکند.
الگوی پیام گرچه دارای شمای جدیدی است، ولی حداقل به سه قرن قبل و به فیلسوف معروف جانلاک بر میگردد، که در سال 1691 چنین نوشت:
بنابراین، انسان به طور طبیعی دارای چنان اندامی شد که مناسب تولید اصوات باشد، که آنها را کلمه می نامیم. ولی این به تنهایی برای تولید زبان کافی نبود. چون طوطیان و برخی پرندگان دیگر را میتوان آموخت تا اصوات را به اندازة کافی قابل تشخیص ادا کنند، به هیچ وجه نمیتوان آن را زبان دانست.
پس، افزون بر اصوات صوتی، لازم آمد تا بتواند این اصوا را به مثابه علایمی از برداشت های داخلی به کار برد، و آنها را به منزلة نشانههایی برای ایده های ذهنی خود قرار دهد، تا بدین وسیله این ایدهها ر بتوان برای دیگران نمایاند و افکار اذهان انسانها بتواند از فردی به دیگری منتقل شود.
جهت راحتی و سود جامعه که بدون انتقال افکار نباشد، لازم شد که انسان برخی نشانه های خارجی قابل فهم وملموس را پیدا کند، که از طریق آن ایدههای غیر ملموس، که افکارشان آنها را میساخت، برای دیگران شناخته شود.
افزون بر این، بسیاری از گفته های معاصر وجود دارد که اساساً همین ایده را میرسانند:
متکلم: بنابه دلایلی که زبان شناختی نیست، پیامی را که مایل است به شنوندگانش منتقل سازد، بر میگزیند، یعنی افکاری را که میخواهد آنها دریافت کنند. یا دستوراتی را که میخواهد به آنها بدهد، با سئوالاتی که میخواهد از آنها بپرسد. این پیام به شکل نمایی آوایی از گفتهها به واسطة نظام قواعد زبانی، که متکلم مجهز به آن است، رمزگذاری می شود. پس این رمزگذاری تبدیل به سیگنالی برای اندامهای تولید گفتار متکلم میشود، و او گفتهای را بیان میکند که دارای صورت آوایی مناسب است، در عوض، اندامهای شنیداری شنونده این صورت آوایی را دریافت میکند. اصوات گفتاری که این اندامهای تولید گفتار متکلم میشود، و او گفته ای را بیان میکند که دارای صورت آوایی مناسب است.
در عوض ، اندامهای شنیداری شنونده این صورت آوایی را دریافت میکند. اصوات گفتاری که این اندامهای شنیداری را تحریک میکنند، تبدیل به سیگنال عصبی میشود که از آن یک نمای آوایی حاصی می شود که معادل با آن نمایی است که متکلم پیام خود را در آن رمزگذاری کرده است. این نمای آوایی، توسط نظام قواعد زبانی شنونده به صورت همان پیام که متکلم در اول برای انتقال انتخاب آوایی، توسط نظام قواعد زبا نی شنونده، همان نظام قواعد را برای رمزگشایی انتخاب میکند که متکلم برای رمزگذاری بر میگزیند، پس نمونه ای از ارتباط زبانی موفق ایجاد میشود. ( کانز 1966 ، صص 103-104 )
تردیدی وجود ندار که این الگو بسیاری از افراد علاقمند به پدیدة ارتباط در انسان را مجذوب و مسحور کرده است، و تا حدودی در زبان ما جایگیر شده است. برای مثال ، ردی (1979، صص 316-311 ) فهرستی از هشتاد استعاره را ارائه داده که براساس تصور زبان به منزلة مجرایی برای اندیشه ها می باشد. در زیر برخی از این استعارهها داده شدهاند.
نظریه سلولی
فصل اول :
نظریة سلولی
بر اساس این نظریه ناحیه ای که می خواهد تحت پوشش شبکة موبایل قرار گیرد به نواحی جغرافیایی کوچکتر با شعاع 2 تا 50 کیلومتر تقسیم می شود در هر سلول سیستم ها فرستنده گیرنده پوشش رادیویی سلول را به عهده دارند . و کانالهای رادیویی با دامنة مختلف فرکانس در آن به مشترکش سرویس می دهند . فرستنده هایی که در سلولهای مجاور هم هستند از کانالهای فرکانس جداگانه استفاده می کنند تا از تداخل فرکانس جلوگیری شود اگر انرژی آنتن فرستنده و ارتفاع آن مناسب باشد می توان از کانالهای فرکانس در فاصله متناسب و دورتر بیشتر به سلول مورد نظر دوباره استفاده کرد تا در اثر فاصله و افت سیگنال شکل داخل پیش نیاید . از طرفی برای اینکه بتوان بیشترین دفعات از فرکانسهای مجدد استفاده کرد دو سلول هم کانال باید دارای کمترین فاصلة کمتر باشند پس مجموع فاصله 2 سلول هم کانال باید به گونه ای باشد که تداخل هم کانالی از یک آستانة بخار بیشتر شود . این آستانه 18db انتخاب شده است . چنانچه سرامیک در ناحیة یکی از سلولها افزایش یابد می توان سلول مورد نظر را به 2 یا چند سلول با توجه به نیاز ترافیکی تقسیم کرد را تا هر چه این تعداد بیشتر شود نیاز به زیر ساختهای بیشتری برای حمل کردن سیستم مطرح می گردد و هزینه بیشتر می شود در نتیجه پوشش سلولی نوعی فعالیت پویا و دینامیک محسوب می شو د که به گروهی از سلولهای مجاور که کلیة کانالهای سیستم را بر اساس ضوابط خاص به کار می برند و در تمام ناحیه تحت پوش تکرار می شوند کلاستر می گویند .
نظریه سلولی
این فایل بافرمت ورد و آماده پرینت می باشد.
فهرست مطالب
فصل اول : 1
نظریة سلولی 1
تعریف انواع سلول : 2
ماکروسلها : 3
میکروسل ها : 3
میکروسل بیرونی : 3
میکروسل درونی : 4
سلول چتری : 4
نمونه هایی از سلول چتری 4
ناحیه ی تحت سرویس شبکه ی موبایل عمومی : 6
ناحیه ی تحت سرویس Gsm : 6
روشهای دست یابی چند گانه به سیگنال : 6
FDMA : 6
TDMA : 7
CDMA : 8
فصل دوم : 9
سیستم GSM 9
مقدمه : 9
تجزیه و تحلیل معماری GSM : 10
الف : ترمینال دستی : 11
ب ـ ترمینال قابل حمل : 11
ج ـ ترمینال قابل نصب روی خودرو : 11
SIM : 12
Pluging : 12
PIN : 13
PUK : 13
سیستم ایستگاه پایه : base station 14
الف : BTS : 14
انجام امور مشترکین : 14
ساختار یک BTS : 15
وظایف آن شامل : 17
مدیریت شبکه رادیویی : 17
مدیریت ایستگاههای گیرنده ـ فرستنده : 17
مدیریت شبکه انتقال : 18
مرکز سویچینگ سرویسهای موبایل : ( MSC) : 18
Gateway : 19
ثبت کننده موقعیت اصلی ( HLR ) : 20
ثبت کننده موقعیت محلی ( VLR ) : 22
TMSI : 23
مرکز عملیاتی و نگهداری ( OMC ) : 24
مرکز صدور مجوز ( تشخیص هویت ) (AUC ) : 24
رجیستر شناسه تجهیزات ( EIR ) : 25
امکانات نرم افزاری OSS : 26
الف : مدیریت ساختاری : 27
ب ـ مدیریت خطا : 27
ج ـ مدیریت اجرایی : 27
باندهای فرکانسی در GSM : 28
کانال رادیویی : 28
Duplex Distance : 28
جداسازی کانال : 29
مدولاسیون انتقال : 29
مراحل برقراری ارتباط در GSM : 29
ارتباط MS 29
طریقه تماس با یک MS : 30
Handover : 31
سلسله مراتب ایجاد یک تماس در شبکه GSM : 32
Mobile call originaton : 33
encryption , authentication : 35
Inter – Msc Hand off : 36
1 ـ سخت 37
2 ـ به هم پیوسته : 38
3 ـ نرم : 39
الف : INTRA – BSS : 40
ب ـ inter – bss : 40
ج ـ inter – msc : 41
امنیت در شبکه GSM : 41
فصل سوم 44
ـ مقدمه : 44
روند کار طراحی سل : 45
پراکندگی جمعیت 46
محاسبه ظرفیت ترافیکی در هر سل : 48
حداکثر تعداد مکالمات ممکن در ساعت 49
جدول ارلانگ 50
واگذاری فرکانس و کانالهای منطقی : 50
Frequendy And Lgical Channel Allocation 50
نسبت کاربر به تداخل هم کانال و کانال مجاور : C/I , C/A 50
نسبت کاریز به تداخل هم کانال : Carrier To Interference Ratio C/I 51
نسبت کاریر به تداخل کانال مجاور : Carrier To Adgacent Ratio 51
نسبت کاریر به تداخل کانال مجاور 51
الگوی استفاده مجدد از فرکانس : Freqrency Re – use Pattern 51
فصل چهارم : 55
ارتباط بی سیم 55
انتقال سیگنالهای آنالوگ و دیجیتال : 55
1 ـ نرمال NB) ) 57
2 ـ تصحیح فرکانسی : 58
3 ـ هم زمانی : 58
4 ـ کانال دسترسی : 59
5 ـ ساختگی : 60
کانال در GSM : 60
الف : کانال تصحیح کننده فرکانس ( FCCH) : 61
کانال مشترک cccH : 61
الف ـ کانال فراخوانی PCH : 62
ب ـ کانال دسترسی تصادفی : 62
ج ـ کانال اجازه دسترسی ( Agch ) : 62
کانال کنترل اختصاصی : ( DCCH) 62
الف : کانال اختصاصی مستقل ( SDCCH) : 63
ب ـ کانال اختصاصی وابسته کند ( SSCCH ) : 63
ج ـ کانال اختصاصی تصحیح فرکانسی ( FACCH) : 63
مشکلات انتقال : 64
عناصر اصلی مسیر رادیویی : 64
عناصر و پارامترهای مسیر رادیویی : 65
مدلهای اصلی انتشار سیار : 66
انتشار در فضای آزاد : 66
باز تابش با حذف جزئی : 67
مدلهای دیگر انتشار : 67
انتشار در محیطهای واقعی : 68
انتشار در محیطهای واقعی : 70
مشکلات انتقال : 71
از دست رفتن مسیر : 71
Fading : 71
1 ـ از نوع طولانی و طبیعی : 72
2 ـ از نوع چند مسیره : 72
تاخیر زمانی : 73
هم ترازی زمانی : 73
طرح هایی برای حل مشکلات انتقال : 74
WAVE CODER ( کد کننده موج ): 75
vocoder : 76
اساس 76
کد کننده هیبرید : 76
کدینگ کانال : 77
INTERLEAVING : 78
سطح دوم INTERLEAVING : 79
FREQUENCY HOPPING : 80
فصل پنجم 81
general pachet radio service (GPRS) : 81
2 ـ 1 ـ نیازهای عمدهدر زمان استاندارد شدن GPRS عبارتند از : 82
معماری GPRS : 83
( point – to – point ) PTP 83
(point – to – multipoint ) PTM 83
( gateway GPRS support node ) CGSN 84
(serving GPRS support node ) SGSN 84
مدهای ایستگاه موبایل 84
packet data channel ( PDCH) : 86
نواحی مسیر یابی ( Rorting areas ) 87
Home GSN ( HGSN ) 87
پکت های سر چشمه از موبایل 88
سرویسها 88
پروتکلهای GPRS 89
Net Wotk Service NS 90
ساختار NS – PDU 91
ساختار BSSP – PDU 92
GPRS Tunnelling protocol GTP 92
Logical link control layer protocol for GPRS LLC 93
sub- Network Dependant convergence protocol SNDCP 94
معماری پروتکل های GPRS 94
مخابره دیتا در شبکه GPRS 98
مسیر یابی Mobile Originated Data 102
مسیرم دهی MOBILE terminated data به شبکه GPRS خانگی 103
مسیر یابی Mobile terminated data به شبکه ملاقات کننده GPRS 104
نتیجه گیری : 105
در طراحی سلول سلول 6 ضلعی در نظر گرفته می شود زیرا اگر با فرض اینکه 2 عدد BTS با آنتن های هم جهت داشته باشیم و برای هر مشترک دوایری به مرکز BTS ها در نظر بگیریم مجموعه نقاطی وجود دارند که قدرت سیگنال رسیده از دو BTS در آنجا یکسان است و با ادامة این کار به 6 ضلعی منتظم می رسیم .
البته در دیتای واقعی به علت وجود پستی و بلندی و موقعیت جغرافیایی مناطق و همچنین وجود موانع طبیعی و مصنوعی فراوان ( کوهها و ساختمانها ) داشتن 6 ضلعی های منتظم با ابعاد یکسان امکان پذیر نمی باشد . ماکزیمم شعاع سلولها 35 کیلومتر می باشد .
تعریف انواع سلول :
طرح و راه حل های مختلفی برای پوشش رادیویی در محیط های داخلی و خروجی و کانالهای خاص وجود دارد ؛ 2 نمونه از این طرح ها میکروسلها و مایکروسلها هستند .
ماکروسلها :
ماکروسلها معمولاً در یک توان خروجی بالاتر از میکروسل ها کار می کنند و پوشش فرکانس را برای هر دو ناحیة فضای آزاد و درون ساختمان فراهم می آورند . گروهی از ماکروسل ها فراهم می آورند می تواند در تمام جهات و یا در یک جهت خاص باشد در ماکروسل تمام جهتی انرژی رادیویی در همة جهت های افقی منتشر می شود . دره کروسل تمام جهتی یک آنتنژسیگنال رادیویی را در همة جهات نسبت به افقی منتشر می کند . این آنتن در ارتفاعی تقریباً بینی 15 تا 46 متر نصب می شود .
میکروسل ها :
معمولاً در یک توان پایین تر از ماکروسل های کار می کنند و یک ناحة کوچک را مورد پوشش خود قرار می دهند را بی ناحیه حدود 25 درصد از یک ماکروسل می باشد . ظرفیت کانالهای یک میکروسل مرکز است از ماکروسل کمتر باشد اما ظرفیت کانال سیستم به کاربران مختلف است . میکروسل ها برای افزایش ظرفیت نواحی با ترافیک بالاتر به کار برده می شود میکروسلها هم خود انواع مختلفی دارند .
میکروسل بیرونی :
یک میکروسل بیرونی معمولاً دارای یک آتش است که در زیر یک سقف امواج به وسیلة ساختمانها و بناها محدود می شود ، شکل سلول از یک الگوی خیابانی پیروی می کند . یک میکروسل بیرونی ، بخشی از بزرگراهها ، خیابانها و کوچه ها و چهار راه ها تونلها و نواحی محدود به ساختمانهای مجاور را پوشش می دهد .
میکروسل درونی :
یک میکروسل درونی که بعضی وقتها میکروسل نامیده می شود به منظور پوشش دادن قسمتهای داخلی یک ساختمان مثل راهروهای طراحی می شود آنتن یک پیکول می تواند روی دیوار با سقف قرار گیرد .
سلول چتری :
ماکروسلها و میکروسلها با هم دیگر سلولی به نام سلول چتری به وجود می آورند یک سلول چتری پوشش برای یک قسمت و یا تمام قسمتهایی که در توسط دیگر سلولها پوشش داده می شود فراهم می آورد .
نمونه هایی از سلول چتری
همان طور که بعدها مشاهده می کنیم هر سلول توسط یک BS پوشش رادیویی داده می شود . هر سلول دارای یک شماره (CQI) می باشد . در هر سلول یک کانال رادیویی به منظور انتقال اطلاعات سیگنالینگ بین شبکه ی موبایل و MS ای که در آن سلول قرار دارد در نظر گرفته می شود . کانالهای سیگنالینگ از موبایل به BS بکار می روند تا عملیات سیگنالهایی را که برای تازه سازی وضعیت مکانی و تنظیم تماس و پاسخ گویی به پیغامهای تماسی واردة انجام می دهند . در مسیر برعکس یعنی از BS به موبایل کانال سیگنالینگ اطلاعات مربوط به پارامترهای عملیاتی ( شناسه ی معرف مکان شناسه ی سلول و …. ) ، تنظیمات تماس ، paging و تازه سازی اطلاعات را حمل می کند .
ناحیه مکانی ( LA ) : به مجموعه ای از سلولها گفته می شود . سیستم موبایل با استفاده از این تقسیم بندی نواحی می تواند مشترکینی را که در وضعیت فعال هستند را جستجو نماید . هنگامی که یک تماس برای یک MS وجود داشته باشد یک پیغام ( paging ) بین همه ی سلولهای یک LA منتشر می شود . در اصل یک LA ناحیه ای است که یک مشترک بدون اینکه نیاز داشته باشد مکان خود را به شبکه اطلاع دهد در آن حرکت می کند .
ناحیه ی تحت پوشش ms : msc/vlr در یک دیتا بیس که رجیستر موقعیت محلی (VAL) نام دارد ثبت می وشد . Msc و VLR همیشه در یک گره قرار می گیرند . بنابراین ناحیه ی تحت پوشش آنها ناحیه ی msc/vlr نامیده می شود یک ناحیه ی msc از تعدادی LA تشکیل شده است و در اصل ناحیه ی جغرافیایی تحت پوشش آن توسط یک MSC پوشش داده می شود برای هدایت کردن یک تماس به یک مشترک موبایل این تماس از مسیر MSC ای عبور داده می شود که در ناحیه ی msc/vlr ای است که مشترک موبایل در آن قرار دارد .
ناحیه ی تحت سرویس شبکه ی موبایل عمومی :
این ناحیه ، ناحیه ای جغرافیایی است که توسط یک اپراتور شبکه سرویس دهی می شود و به عنوان ناحیه ای تعریف می شود که در آن یک اپراتور پوشش رادیویی را ایجاد و امکان دستیابی به شبکه را ایجاد می کند .
ناحیه ی تحت سرویس Gsm :
به مجموعه ناحیه های جغرافیایی گفته می شود که یک مشترک می تواند به شبکه موبایل دسترسی داشته باشد . هر چقدر تعداد اپراتورهایی که بخواهند در یک شبکه با یکدیگر کار کنند بیشتر باشد ناحیه گسترش پیدا می کند .
روشهای دست یابی چند گانه به سیگنال :
در هر سیستم مخابراتی منابع محدود می باشد و نیز میزان تجیهزات و تعداد کانالهای مورد استفاده نیز محدود است . از طرفی در یک لحظه از زمان چندین نفر درخواست سرویس از شبکه را دارند . لذا به منظور استفاده بهینه سیستم باید مدیریت دقیقی روی منابع داشته باشد . لذا از تکنولوژیها و واسطه هایی هوایی استفاده شده که معروفترین آنها در زیر شرح داده شده است .
FDMA :
در این روش طیف فرکانسی موجود به چندین قسمت یا باند فرکانسی تقسیم می شوند و برای مکالمه به هر کاربر یکی از باندهای فرکانسی اختصاص داده می شود . و تا هنگامیکه تماس تلفنی کاربر برقرار باشد این باند تنها به او اختصاص دارد . مسئله مهم در این روش voice Activity می باشد یعنی کاربر تنها از 50 تا 40 درصد زمان برای مکالمه استفاده می کند و بقیه زمان برای تنفس تفکر ، …. استفاده و عملاً کانال هدر می رود . مسئله دیگر این است که در یک ارتباط ، یک باند فرکانسی به فرد و یک باند فرکانسی به طرف مقابل او اختصاص داده می شود . و ارتباط بین این 2 از طریق 2 باند ( رفت و برگشت ) استفاده می شود . اما در حین مکالمه تنها یکی از 2 طرف صحبت می کنند و طرف دیگر گوش می دهد . پس یکی از باندها به طور بی فایده اشغال می شود .
پس در FCMA از سیستم به طور ناکارآمد استفاده می شود . در سیستم های آنالوگ مثل Apms از این روش استفاده می شد .
TDMA :
در TDMA کل باند فرکانسی در هر لحظه ای از زمان به یک کاربر اختصاص داده می شود . در قطاع های زمانی حدود 30 ـ 40 میلی ثانیه ای کاربر حق استفاده از باند فرکانسی را داراست .
در آمریکا کانال 30 کیلو هرتزی به سه قطاع زمانی تقسیم شد . لذا پهنای باند موثر هر کاربر 10 KHZ می باشد . مشکل اینجاست که با کم شدن پهنای باند حساسیت نویز افزایش می یابند . و صورت ناواضح می گردد . اما در سیستم GSM از کانالهای 200 KHZ استفاده و آن را به 8 قطاع زمانی تقسیم می کنند .
CDMA :
در این روش هر کاربر از یک نوع کد دیجیتال خاص خود ، برای برقراری ارتباط استفاده می کند . در این تکنولوژی یک کانال 1.25 کیلو هرتزی استفاده می شود . مشکل این روش این است که ظرفیت آن توسط میزان تداخل محدود می شود . و برخلاف FDMA و TDMA به خاطر پهنای باند محدودیت دارد برای رفع این مشکل از آنتن های سکتور بندی شده که موجب کاهش تداخل می شوند استفاده و ظرفیت را افزایش می دهند .
تحلیل فناوری اطلاعات
مقدمه:
اطلاعات همانند خونی است که در کالبد سازمان جریان مییابد و به آن حیات میبخشد، اطلاعات میتواند فرایند تصمیمگیری را در مورد ساختار، تکنولوژی و نوآوری تغذیه نماید، و همچنین اطلاعات همانند یک رگ حیاتی است که سازمان را به عرضه کنندگان مواد اولیه و مشتریان متصل میسازد، توسعه فنآوری اطلاعات مانند کامپیوترها و وسایل ارتباط الکترونیکی ماهیت بسیاری از کارهای دفتری را دگرگون کردهاند، شبکههای کار در خانه و خودکار شدن، امکان محدود کردن بعضی بخشها و کاهش تعداد کارکنان سازمان را فراهم آوردهاند. از این پدیدهها (فنآوری اطلاعات) ممکن است چنین استنباط شود که سازمانهای بزرگ کوچکتر میشوند و گرایش بسوی انواع انعطافپذیرتر و کوچکتر سازمان نیرومندتر میشود.
فنآوری اطلاعات همچنین میتواند منجر به تغییرات نسبتاً وسیعی در سطح بینالمللی باشد. زیرا این فنآوریهای اطلاعاتی و کامپیوترها میتوانند تاثیر شدیدی بر عملکردهای اقتصادی و اجتماعی و مناسبات جهانی داشته باشند. هم در پیشبینیهای خوشبینانه از نظر ابعاد مثبت تاثیرات فنآوری اطلاعات بر شیوههای زندگی و هم در بدبینیهای موجود نسبت به تاثیرات مخرب آن عناصری از واقعیت نهفته است، به هر تقدیر، بر بازار کار و شیوه زندگی تاثیر خواهد نهاد. در حال حاضر فنآوری اطلاعات مهمترین مسالهای نیست که یک کشور بخصوص با آن روبرو باشد بلکه تجلی آن بعنوان سریعالتغیرترین عامل اقتصاد بسیاری از کشورها، مسالهساز است. این فنآوری به سرعت در حال بهسازی و ارتقاست و هزینهها با سرعت قابل توجه کاهش مییابند. دامنه کاربرد آن بسیار وسیع است و در غالب صنایع تاثیرات آن بر قیمت تمام شده محصول از نظر سهم هزینههای مربوط به نیروی انسانی از اهمیت بسیار برخوردار است.
تحلیل فناوری اطلاعات
این فایل با فرمت ورد و آماده پرینت می باشد.
فهرست
قسمت اول: ۰
فنآوری اطلاعات ۰
(IT) ۰
مقدمه: ۱
تکنولوژی (فنآوری) : ۳
۱- پژوهش وود وارد: ۵
۲ ـ پژوهش، درک پیوو و گروه آستن: ۹
۳ ـ مطالعات جیمز تامپسون: ۱۰
تعریف فنآوری اطلاعات: ۱۱
تاریخچه فنآوری اطلاعات: ۱۴
الف) رایانههای نسل اول: ۱۸
ب) رایانه نسل دوم: ۱۸
پ) رایانههای نسل سوم: ۱۸
ج) رایانههای نسل چهارم: ۱۹
مولفههای فنآوری اطلاعات: ۲۰
معرفی چند نمونه از فنآوریهای اطلاعاتی: ۲۱
پست صدا: ۲۱
ـ نظامهای کنفرانس رایانهای: ۲۲
ـ تابلو اعلانات الکترونیکی: ۲۲
ـ اینترانت: ۲۳
منابع حاصل از اینترانت: ۲۳
ـ کاربرد فنآوری اطلاعات در سازمانها: ۲۴
ب) کاربرد اطلاعاتی: ۲۵
ناخشنودی از فنآوری اطلاعات در سازمان: ۲۵
خشنودی از فنآوری اطلاعات در سازمان: ۲۶
۲ ـ بیمارستان کینگستون: ۲۷
سیستم اطلاعاتچیست؟ ۲۹
سیستمهای اطلاعاتی در سازمان: ۳۱
۱ ـ سیستم اطلاعات مدیریت(MIS) ۳۱
۲ ـ سیستم پشتیبانی تصمیمگیری: (DSS) ۳۴
ـ سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری با بازده قوی: ۳۵
خصوصیات سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری: ۳۵
ـ عوامل مهم در موفقیت سیستم پشتیبانی تصمیمگیری: ۳۷
معماری سیستم پشتیبانی تصمیمگیری: ۳۷
سیستم اطلاعاتی مدیران عالی (ESS) ۳۸
سیستم اتوماسیون اداری(OAS) ۳۹
سیستم اطلاعاتی عملیاتی TPS ۴۱
سیستمهای کارهای دانشبر KWS : ۴۲
سیستم اطلاعات مدیریت منابع انسانی: ۴۴
محدودیتهای فنآوری اطلاعات: ۴۸
قسمت دوم : ۴۹
سازمان و ساختار سازمانی ۴۹
مقدمه: «چرایی مطالعه سازمان» ۵۰
«سازمان» ۵۱
نگاهی به تعاریف سازمان: ۵۱
سازماندهی (Organizing): ۵۷
مبانی سازماندهی: ۵۸
۱- سازماندهی بر مبنای وظیفه یا هدف. ۵۸
۲- سازماندهی مبتنی بر نوع تولید یا عملیات (محصول) ۶۱
۳- سازمان بر مبنای منطقه عملیاتی (جغرافیایی) ۶۳
۴- سازماندهی بر مبنای زمان: ۶۴
خلاصه و جمعبندی از معرفی چند ساختار متداول سازمانی: ۶۹
الگوهای جدید ساخت سازمانی: ۷۰
۱- سازمان ماتریسی یا خزانهای (Matrix organization) ۷۰
نقاط قوت و ضعف ساختار ماتریس: ۷۲
الف) نقاط قوت: ۷۲
ب) نقاط ضعف: ۷۳
۲- سازماندهی بر مبنای پروژه: ۷۳
۳- ساختار سازمانی، ماژولار (پیمانهای یا پارندی) ۷۴
برخی از ویژگیهای مهم ادهوکراسی عبارتند از: ۷۷
معایب ادهوکراسی: ۷۷
ابعاد طرح سازمان: ۷۹
ابعاد ساختاری: ۸۰
رسمیت: ۸۰
فنون رسمی سازی: ۸۲
پیچیدگی ۸۴
تمرکز ۸۸
ارتباط تمرکز، پیچیدگی و رسمیت: ۸۹
تمرکز و رسمیت: ۸۹
نسبتهای پرسنلی: ۹۰
ابعاد محتوایی: ۹۲
- تکنولوژی: ۹۵
محیط: ۹۶
رابطه محیط و ساختار: ۹۶
استراتژی: ۹۷
قسمت سوم : ۱۰۰
پیشینه تحقیق ۱۰۰
الف) تحقیقات خارج از کشور: ۱۰۱
۱- بررسی و پژوهش اسمیت ۱۰۱
بررسی و پژوهش ویگاند: ۱۰۲
تحقیق فیفرولبلباسی: ۱۰۳
- بررسی و پژوهش برن: ۱۰۴
تحقیقات تریست و بمفورد: ۱۰۵
ب) تحقیقات انجام شده در ایران: ۱۰۶
قسمت چهارم : ۱۱۰
بیمه چیست؟ ۱۱۱
نگاهی به بیمه ایران: ۱۱۱
معرفی مجتمعها و شعب بیمهای شرکت سهامی بیمه ایران در شهر تهران: ۱۱۳
مکانیزاسیون بیمه ایران: ۱۱۸
همچنین کاربرد این فنآوریهای اطلاعاتی در سازمانها در حکم یکی از منابع و دارائیهای با ارزش سازمانی است و انتخاب و تعیین استراتژی صحیح برای کاربرد آن ضروری است.
البته در مرحله اول این مطلب برای بسیاری از مدیران سازمانها چندان پذیرفتنی نیست و برخورد با اطلاعات در حکم منبعی همپایه همچون نیروی انسانی، مواد اولیه، منابع مالی و … و گاه مهمتر از اینها، امر راحتی نیست. حتی برای بسیاری از مدیران سطح اجرایی نیز، تلقی عنصری غیر ملموس در حکم منبع اصلی امکانات حیاتی، مشکل است. اما اگر درست توجه کنیم میبینیم که چطور این عناصر غیر ملموس، بر بالا رفتن بهرهوری و سوددهی هر سازمانی و بهینهسازی اتخاذ تصمیمات مدیران راهبردی تاثیر میگذارند. اطلاعات در حیات هر سازمانی میتواند نقش مهمی را بعهده داشته باشد. در واقع اطلاعات وسیلهای است که امکان استفاده بهتر و مناسبتر از منابع ملموس سازمان را برای مدیریت فراهم میآورد. اطلاعات در سازمان غالباً به شکل موثری اداره نمیشود و با وجود آنکه در بسیاری از سازمانها، اطلاعات با فنآوری پیشرفته همراه شد و نظامهای پیچیده خودکار برای خدمات اطلاعات و همچنین نظامهای خودکار دفتری و اداری در سطح وسیع به کار گرفته میشوند، هنوز در مورد مسئله مدیریت این نظامها و مراکز خدمات اطلاعاتی و چگونگی و میزان کاربرد این فنآوریها و مدیریت منابع اطلاعاتی بحث و بررسی دقیق و مفصلی نشده یا اجرا نگردیده است.
میتوان اولین گام برای کاربرد فنآوریهای اطلاعاتی را آگاهی مدیران از ارزش بالقوة آن دانست. همان طوری که با فعالتر شدن مدیریت، بکارگیری اصول و علوم آن سادهتر گردید، با ارج نهادن به نقش اطلاعات در سازمان به کاربرد فنآوریهای اطلاعاتی و نیز نقشآفرینی اطلاعات در تصمیمات و استراتژیهای مدیریتی و چگونگی بهرهگیری از آن آگاهتر خواهیم شد.
تکنولوژی (فنآوری) :
تکنولوژی یکی از عوامل موثر و تعیین کننده در ساختار سازمانی است و تغییرات و تحولات تکنولوژیکی باعث پیدایش صنایع و مشاغل جدید و از بین رفتن یا بیاهمیت شدن بعضی از صنایع و مشاغل قبلی میگردد. بنابراین ورود تکنولوژی به سازمان محدودیتها و فرصتهایی را پدید میآورد که از جمیع جهات بر سازمان تاثیر میگذارد. تکنولوژی ترکیب جدیدی از تلاش انسان، ماشینها و تجهیزات و روشهای انجام کار را ایجاد میکند که نیازمند آمادگی سازمان در جهت پذیرش و انتخاب ترکیب صحیح میباشد. در مفهوم واقعی تکنولوژی، اتفاق نظر کامل وجود ندارد. برداشتهای متفاوت از تاثیر تکنولوژی در سازمان شده است همچین سطوح تجزیه و تحلیل تاثیر تکنولوژی در سازمان نیز متفاوت بوده است و عدهای کل سازمان را بعنوان استفاده کنندگان تکنولوژیهای متفاوت و حتی عدهای دیگر فرد را بعنوان یک واحد تاثیرپذیر تکنولوژی مورد بررسی قرار دادهاند.
به همین جهت تعریف واحدی از تکنولوژی ارائه نشده است.
به هر حال، تکنولوژی عبارتی است که برای هر نوع سازمانی قابل کاربرد است. سازمانها همگی اعم از صنعتی و خدماتی از تکنولوژی استفاده میکنند. همه سازمانها به این منظور بوجود آمدهاند که تغییری را در «شیء» بوجود آورند و ایجاد این تغییر مستلزم داشتن تکنولوژی است. البته شیء مذکور حتما نباید دارای شکل ظاهری و مادی باشد، بلکه میتواند شامل مواردی مثل اطلاعات، نمادها و حتی افراد نیز باشد. محسوس و ملموس بودن یا نبودن شیء مورد تغییر در سازمان، تاثیری در مفهوم و اهمیت تکنولوژی به طور عام ندارد به عبارت دیگر بعنوان عامل موثر هماهنگی که در یک پالایشگاه نفت مورد بررسی قرار میگیردبه همان نحو نیز در یک موسسه بیمه مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.(Scott . Bedeian . 1986)
تکنولوژی در جهان پیشرفته امروز، همان گنج پر ارزشی است که نوع بشر پس از قرنها تلاش برای دانستن و کاربرد دانشها برای زندگی بهتر و آسانتر بدست آورده است و در یک کلام میتوان گفت تکنولوژی دستاورد دانش است. (هوا کیمیان، 1374، ص 20)
علم، صنعت و تکنولوژی میتوانند جامعه و جهان را متحول کنند تا آن حد که پایهگذار تحولهای تاریخی باشند و جوامع بشری را از دورانی به دوران دیگر، با ویژگیهای کاملا متفاوت انتقال دهند. «ژان ـ ژاک سروان ـ شرایبر» نویسنده کتاب (تکاپوی جهانی)از لحظههای استثنایی و دگردیسی جوامع سخن میگوید که پیشرفت تکنولوژی زمینهساز آن خواهد بود. شرایبر میگوید «ما در لحظهای استثنایی از دگردیسی جوامع از جمله جامعه خودمان (فرانسه) زندگی میکنیم، لحظهای که نظیر آن در طول قرنها کمتر پیش میآید. … شرایبر برای اثبات این سخن به پیشگفتار کتاب «تکاپوی آمریکا» استناد میکند.
پنج قرن پیش، رابله و سروانتز، بر پایه اختراع صنعت چاپ، جهش بزرگ نورزایش (رنسانس) را بنا نهادند. و نظم اخلاقی را به لرزه در آوردند. زیر و رو شدن فنون در ساختهای اجتماعی و الگوی ذهنی جامعه قرون وسطی شکاف ایجاد کرد. این ضربه «نوزایش» را بوجود آورد.
شرایبر ابراز امیدواری میکند که این بار تحول جهان به گونهای باشد که همه جوامع از دستاوردهای آن برای رفاه و بهرورزی بهره گیرند. او میگوید «البته اراده و حماسه را نباید از ماشینهای کوچکی که مردمان سواحل اقیانوس آرام یکی پس از دیگری به خدمت ذکاوت انسانها در میآورند، انتظار داشت. اگر قرار است و باید جامعه اطلاعات که هم اکنون جانشین جامعه صنعتی فرو پاشیده میشود، به اشتغال کامل استعدادهای همه بیانجامد و درهای آینده را بر روی ما و پنج میلیارد انسان دیگر پیش از پایان نفت، بگشاید، یک انقلاب اجتماعی آنهم همین امروز ضروری است…»
با این تفاسیر باز بنظر میرسد که هنوز نمیتوان تعریف جامعی را از تکنولوژی ارائه داد ما در این پژوهش پس از بررسی تعاریف متعدد از تکنولوژی تعریف هنری مینتزبرگ از تکنولوژی را جامعتر یافتیم مینتز برگ تکنولوژی را عبارت از ابزاری میداند که برای دگرگون کردن «وارده یاin Put » به «ستاده یا Out Put» در هستة عملیاتی بکار میرود. مجموع تکنولوژیهای مورد استفاده در سازمان، نظام فنی سازمان را تشکیل میدهند که شامل سه تکنولوژی، انسانی، ماشینی و روشهای انجام کار میباشد. (مینتز برگ، 1371 ص 17)
همانطور که در صفحات پیشین اشاره کردیم تکنولوژی یکی از عوامل تاثیرگذار بر ساختار سازمانی است. و از نخستین سالهای انقلاب صنعتی آنچه نقطه همگرایی صاحب نظران قرار گرفت، فنآوری و پیشرفتهای آن بود که ضمیمه استمرار انقلاب را فراهم آورد. تاثیر فنآوری بر روابط افراد، گروهها و سازمانها مورد توجه صاحبنظران قرار گرفت و در طول سالهای قرن بیستم تحقیقات قابل ملاحظهای به منظور شناخت ماهیت و عوامل موثر در فنآوری صورت گرفته است در اینجا ما به چند نمونه اشاره خواهیم کرد:
1- پژوهش وود وارد :
خانم جون وود وارد (1971 ـ 1916 م) استاد جامعه شناسی صنعتی دانشگاه علوم تکنولوژی امپریال دانشگاه لندن بود او تحقیقات خود را در دانشگاه لیورپول شروع کرد ولی اشتهارش را مرهون مطالعاتی است که وی متعاقبا در سمت مدیره واحد پژوهشهای مناسبات انسانی در دانشکده فنی اسکس جنوب شرقی بر روی تکنولوژی و ساختار در شرکتهای تولیدی بعمل آورده است. بعدها او و همکارانش، ضمن توسعه مطالعات یاد شده بر عمق آنها نیز افزودند. وود وارد و همکارانش حدود 100 شرکت را مورد مطالعه قرار دادند که اطلاعات بدست آمده از هر شرکت با شرکتهای دیگر متفاوت بود شاید یکی از دلایل متفاوت بودن نتایج اندازه شرکتها بود که یکی شاید 10 کارمند و دیگری 100 کارمند داشت. (نمودار 1 ـ2)
وود وارد سازمانها را در سه گروه کلی فرهمند، سنتی و بور و کراتیک جای داد و در این نوع طبقهبندی نکاتی از قبیل: سلسله مراتب اداری بین بالاترین و پایینترین سطح، حیطة نظارت و یا میانگین افرادی که زیر نظر یک سرپرست بکار اشتغال دارند، میزان ابهام یا وضوح در شرح وظایف کارکنان، حجم مکاتبات و دستور العملها، میزان تقسیم وظایف کارشناسان و متخصصین مورد نظر وی بودند. وود وارد درمییابد که سازمانها از نظر ویژگیهای بالا با هم متفاوت هستند. مثلا در یکجا افراد تحت سرپرستی یک سرپرست خیلی کم بودند و در جایی دیگر شاید 80 تا 90 نفر. سلسله مراتب در واحدهای تولیدی از حداقل 2 تا حداکثر 8 رده میرسید و ارتباطات در جایی بکلی بصورت شفاهی انجام میگرفت اما در جایی دیگر همین ارتباطات کلا بصورت کتبی صورت میپذیرفت. او از خود پرسید این تفاوتها ناشی از چیست؟
گروه خانم وود وارد برای یافتن پاسخ به سوال فوق ابتدا فرض کردند که ممکن است اندازه یا سوابق تاریخی سازمانها دلیل اختلافشان باشد. اما به جوابی نرسیدند. ولی وقتی تفاوت بین فنون متفاوت تولید بررسی گردید، معلوم شد واقعا فنآوری تولید با سلسله مراتب، حیطه نظارت و آن ویژگیهای سازمانی فوق الذکر ارتباط دارد. وود وارد و همکارانش ادعا نکردند که فنآوری تنها عامل موثر در ساختار یک سازمان است همچنان که نگفتند مدیران نمیتوانند بر ساختار سازمانها اثر بگذارند اما تاکید کردند که فنآوری در ساختار سازمان اثر عمدهای دارد.
نتایج اصلی تحقیقات خانم وود وارد بشرح ذیل میباشد:
1ـ ساختار سازمان با فنآوری ارتباط دارد.
2ـ سلسله مراتب همراه با پیچیدگی فنآوری تولید بیشتر میشود.
3ـ تعداد افراد تحت نظارت در تولید انبوه بیشترین ولی در تولید سفارشی و پیوسته پایین است.
4ـ هزینه نیروی کار همراه با افزایش پیچیدگی فنآوری کاهش مییابد و از 36 درصد تولید سفارشی 34 درصد از کل هزینههای تولید در تولید انبوه به 14 درصد در تولید پیوسته میرسد.
5 ـ نسبت کارکنان اداری و سرپرستی به کارگران ساعت مزد با پیچیدگی فنآوری کاهش مییابد.
6ـ با پیچیدگی فنآوری سطح تحصیلات کارکنان بالا میرود.
7 ـ با افزایش پیچیدگی فنآوری، حیطه نظارت مدیریت سطح بالا افزایش مییابد.
8 ـ سازمان تولید سفارشی و پیوسته انعطافپذیر است ولی در تولید انبوه شرح وظایف، مقررات و مسئولیتها دقیقا باید رعایت شود.
9 ـ ارتباطات کتبی بخصوص در تولید انبوه بیش از ارتباطات کتبی در تولید سفارشی و پیوسته است.
10 ـ تقسیم کار و تخصص در تولید انبوه شدید است.
11 ـ علیرغم نیاز به کنترل شدیدتر در تولید انبوه، فاصله مدیریت با سرپرستی بیشتر است.
(رحمان سرشت، 1377، ص 134 ـ 132)
لازم به یادآوری است که خانم وود وارد شرکتهای مورد مطالعه خویش را به سه دسته ذیل تقسیم کرد:
1 ـ تولید تک محصولی و دستههای کوچک : که این شرکتها معمولا به صورت کارگاه هستند و سفارشات اندک میگیرند و بر طبق خواست مشتری عمل میکنند و در نتیجه استفاده بسیاری زیادی از دستگاههای پیشرفته و مکانیزه ندارند.
2 ـ تولید انبوه و دستههای بزرگ : که یک نوع فرایند تولید یا ساخت است که از قطعات استاندارد استفاده میکند و سیستم تولید نسبتا طولانی است.
3 ـ فرایند تولید مستمر : در فرایند تولید مستمر همه کارها بوسیله دستگاههای پیشرفته و مکانیزه انجام میشود. در این فرایند چیزی بنام شرع یا متوقف ساختن دستگاه وجود ندارد. (دفت، 79، ص 211 ـ 207)