دانلود پروژه مقاله و گزارش کارآموزی و کارآفرینی

این وبلاگ با مساعدت دوستان عزیزم آماده کمک به شما عزیزان میباشد

دانلود پروژه مقاله و گزارش کارآموزی و کارآفرینی

این وبلاگ با مساعدت دوستان عزیزم آماده کمک به شما عزیزان میباشد

پروژه تحول تمدنهای مختلف و انگیزه فراز و نشیب آنها

پروژه تحول تمدنهای مختلف و انگیزه فراز و نشیب آنها

هنر قدیم است به قدمت بشریت- تاریخ هنر ملت ها نموداری از استعداد ها و تواناییها و اندیشه ها و پشتکار و پایداری و استقامت آنها می باشد... آثار مکشوف از طبقات مختلف زمین گویای تمدنهای گوناگون و اوضاع جغرافیایی و تأثیرات مذهب و سیاست و اقتصاد و سیستم حکومت اجتماعی و وضع زندگی ویژة ملت هاست.

عنوان : پروژه تحول تمدنهای مختلف و انگیزه فراز و نشیب آنها

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد

فهرست مطالب

مقدمه 3

فرم های هنر 11

جوهر هنر: 12

Valeur شدت Intensite 30

فرم معماری: 35

فرم مجسمه سازی 41

 

مقدمه

کتاب حاضر که از ماقبل تاریخ آغاز شده و مطالب آن به وجهی فشرده به اوایل قرون وسطی پایان می پذیرد همانند سینمایی هنرهای مصور ملتهای: آشور، کلده، سومر، ایران، یونان، روم، هند و چین را از برابر نظر شما می گذراند و از تحول تمدنها و انگیزة نشیب و فراز آنها تا آنجا که بر ما مکشوف و معلوم گشته است خواننده را آگاه می سازد.

این کتاب به نیت تدریس در رشته باستان شناسی دانشکده ادبیات تهران ( که از سال گذشته به برنامة دروس این رشته افزوده گشته است) فراهم آمده است...

باستان شناسی مخصوصاً در کشورهایی مانند ایران که تمدنی بزرگ و باستانی دارند رشتة بسیار مهم و سودمندی است، زیرا صرف نظر  از کشف آثار نبوغ نیاکان و دریافت راز مقاومت ها که درنشیب و فرازهای زندگی و تماس با ملل مختلف به مرحلة بروز و ظهور رسیده است ( و موجب غرور ملی و تقویت نیروی روانی و سرافرازی باطنی نسل حاضر و آینده است)، از نظر حسن جریان زندگی و تماس با ملل مختلف گیتی و جلب سیاحان و رونق بازار اقتصاد کشور نیز اهمیت بسزایی دارد.... هر چه بیشتر بدین رشته توجه شود، بیشتر فرزندان این آب و خاک و اجد صلاحیت علمی برای کاوش و کشف می گردند و کشور را از متخصصان خارجی که هرگز این علاقه و بی غرضی و اطلاع از آداب و رسوم محلی را ندارند بی نیاز می سازند. به سبب محدود بودن صفحات کتاب ارائه پاره ای تصاویر که شرح آنها در مت آمده است، میسر نشد و از هر سبک و یا موضوعی فقط یک یا دو نمونه ارائه گشته است امیدوارم با « پرژکسیون» و تصاویر رنگین که در دست تهیه است ( توأم با توضیح) رفع این نقصیه بشود.

دیباچة آموزنده ای از بانو« هلن گاردنر» آمریکایی دربارة رسم و رنگ و فرم و تکنیک و ساخت هنرها جهت مزید دانش، دانشجویان به وسیلة دوست و همکار عزیزم « بانو دکتر سمیمن دانشور» ترجمه شده است که  موجب تشکر است... مطالب این دیباچه در زمینه هنرهای عینی است و در امر ذهنی یا فلسفة هنر، و اینکه: هنر چیست؟ وارد بحث نشده است فقط با یک جمله که: « هنر چیست، نمی دانیم: واقعیتی است که در دست ماست» از بسط  مقال و تشریح مطلب و روشن شدن موضوع می گذرد... البته بحث بسیار پیچیده و بغرنجی است که قرون متمادی روی آن اندیشه شده و هر فیلسوفی آنچه به عنوان نظریه اعلام کرده است یکی از وجوه این واقعیت است....در دو کتاب زیبا شناسی که اینجانب تألیف  کرده ام  به عناوین مختلف از آن گفتگو شده است و چون تصور می کنم نپرداختن به این موضوع، جای خالی و ابهامی در کتاب حاضر باقی می گذارد، کوشش می کنم در همین مقام عصارة آراء و اندیشه های برخی از زیبا شناسان را که تاکنون تدوین شده است تذکار نمایم: برونتیر می گوید: « هنر چیزی و زیبایی چیز دیگری است» 

گاستالا معتقد است: « هنر ساختة دست بشر است» 

زیبا شناسی می گوید: « بشر پیش از آنکه دانشمند باشد هنرمند بوده است، زیرا حکومت خیال مقدم بر حکومت عقل و تجربه است»

زیباشناسی می گوید:« ساختة هنری محصول دانایی به وسیلة توانایی است» 

زیباشناسی می گوید:« هنر لذت و شوری است که عینیت و موضوعیت یافته است»

زیبا شناسی می گوید:« هنر فقط نمایش، یا تجسم نیست، بلکه گزارش و ترجمه ای از روح هنرمند است».

زیبا شناسی می گوید:« هنرمند حقیقت نمی گردد، بلکه آن را خلق می کند».

زیباشناسی می گوید:« هنر مضراب یا زخمه طبیعت و زندگی است که بر تارهای عواطف و احساسات هنرمند نواخته می شود... از این رو همان طور که طبیعت رنگارنگ، و زندگی گوناگون است، عواطف هنرمند و تأثیر هنر او در بیننده در اعصار و طبقات و زمانها و مکانهای مختلف نیز گوناگون می باشد».

زیباشناسی می گوید: هنر زاییدة احوالیست که مستقل از تجسس برای حقیقت و اخلاق و سود و یا تحریک غرایز حیوانی است.

تن می گوید: « در زندگی جاری، اخلاق پادشاه است، ولی در قلمرو دانش و هنر، اخلاق را راهی نیست».

نیچه می گوید:« تشبیه همواره لذت بخش است، ما نیز از هنر لذت می بریم، زیرار هنر یک نوع تشبیهی از جهان است».

نیچه می گوید: هنر عبارت از فعالیت بشر به وسیلة اعلام و ابراز آرزوها برای یک زندگی عالی تر است.

نیچه می گوید: هنر گل زندگی است – و هنر مند دوست واقعی بشر است که این گل خوشبو را بدو هدیه می کند.

نیچه می گوید: تعریف هنر خیلی بغرنج تر از آنست که در یک جمله بگنجد شاید یک تعریف محکم آن اینست که: 

« هنر بیان بلیغ ارزشهای (والور) تمام چیزهایی است که مربوط به زندگی است ( منظور از ارزش یا والور جالب و جالبتر بودن است) و اجتماعی بودن هنر از همین رو است که ارزشهای اجتماع را بیان می کند» 

نیچه می گوید: « در تحلیل هنر همواره چهار هدف عمده مورد نظر است: 

1- فعالیت خلاقة هنرمند

2-  ساختة هنری

3- اقبال جامعه

4- ارتباط هنر با نظم جامعه» 

گوته می گوید : « هر هنر، می یابد مانند هر زندگی و هر کار، از پیشه که لازمه اش تقلی داست آغاز گردد».

شیللر می گوید: هنر مایة زندگی کردن نیست، بلکه وسیلة بازی بی شائبه است« با زیبا، جز بازی نباید کرد».

شیلرر می گوید:« هنر دعوتی است بسوی سعادت»

خوشبختانه کتابخانه ای در دسترسم نیست والا تعداد این مثالها افزونتر می شد وا حتمالاً موجب کسالت خواننده می گشت... از آنچه تذکار شد چنین نتیجه گرفته میشود که در ابتدای امر، هنر معنای ساخت را داشته است و به تدریج هر چه ذوق آدمی لطیف تر گشته تجسس زیبایی با امر هنر بیشتر توأم شده است تا سرانجام زیبا و هنر تلفیق گشته اند که به عنوان « سودای عرفانی و علو روحانی» تعبیر شده اند.

دوران این تحول، بس دارز است و در پی آن تحول فلسفه ها می آید... برای زیبا شناس و فیلسوف، هر زمان واجد بازیهای فکری بی پایانی است که به جای دور تسلسل می توان آنها را « مارپیچ یا منحنی های بی پایانی است تفکرات هنری» نام نهاد، زیرا هرگز مانند دایره بسته نمی شود وم پیوسته در تعالی است. مشکلات چونی و چرایی هنر، مانند خود هنر هر روز بغرنج تر می گردد شیوه ها یا مکتب ها یکدیگر را طرد می کنند- قواعد و اصول کهنه و فرتوت از میان می روند- مبتکر هر هنری دوستاران نوی و بوجود می آورد- کلمات کهنه می شوند، تغییر می کنند- ذوقیات تازه ای به ظهور می رسند- حیرت ندارد، مانند همه چیز زندگی است، انقلاب و سرعت عجیبی در کار است- صد هنرمند نابعه در فرانسه می شمارند که سن آنان از حدود سی سال تجاوز نمی کند! دوستاران هنر آنان فراوانند و فریادهای تحسینشان بلند است....

زیباشناس و فیلسوف، تا می رود یکی را با دیگری قیاس کند اصل موضوع منتفی می شود....سال گذشته را در فرانسه گذراندم و دوستان هنری جدیدی یافتم، بحث و فحص و مطالعه کردم، سرانجام متوجه شدم: یا احساس تازه ای در جامعة جوان امروز پیدا شده که من فاقد آن هستم، یا واقعاً این جامعه دچار تب سوزانی گشته است که هذیان می گوید... می باید صبر کرد بحران بگذرد تا ببینیم چه باقی می ماند.

برخی از خصیصه ها یا کاراکترهای هنرمند و دوستار مشترک هستند و پاره ای مقایر یکدیگرند چنان که یک کار هنری برای سازنده اش امری است تحلیلی و برای بیننده امری است ترکیبی- فلسفة جدید، آنچه مشترک میان هنرمند و دوستار هنر است به پنج قسمت تشخیص کرده است:

1- عمل افتراق: یعنی موردی که وادار می کند ما امری از امور زندگانی را نادیده گرفته به فراموشی بسپاریم.

2- عمل تصفیه شهوات: شهواتی که محل و امکان اجرا در زندگانی ندارند و به وسیلة هنر اطفاء می شوند.

3-  فعالیت تکنیکی: که بیشتر مربوط به سازنده است و دوستار هنر بندرت از آن اطلاع دارد.

4-  عمل تکامل: که از طریق اجرای آرمانها و آمال زندگی گام نهادن است.

5-  عمل افزوده: به لذتهای واقعی زندگی افزون است، خاصه برای آنان که کم دارند، یعنی لذت هایی جدید ایجاد کردن که به رایگان به دست آمده و تعلق به خود هنرمند است و از او سلب نمی گردد.

در این پنج اصل، دوستار هنر با هنرمند شریک است( ولی به وجهی مبهم و اندکی سطحی ) یعنی با این تفاوت که هنرمند قادر است خلق کند اما دوستار هنر قارد نیست. 

همچنین برای هنرمند خلاق نیازهایی روانی قائل شده اند:

1- نیاز به بقای اثر یا دوام روح آثار

2-  احتیاج به لذت، و فرار از ناملایمات و کسالتها

3-  نیاز به خلق آثاری جهت ارضای حس خود پسندی و منیت و تفاخر و نشان دادن قدرت و توانایی.

4-  احتیاج به عالم خلود، یعنی گریختن به جهانی آزاد و ایده آلی که ماوراء گرفتاری های اجباری زندگی است. 

5-  لذت مسبب بودن: این لذت در تمام افراد چه کوچک و چه بزرگ و حتی در حیوانات مشاهده می شود و صرف نظر از هنر، در تمام امور زندگی یک صفت بارزی است .... بقول، لسینگ: بشر، در هر تحریک شدید، قوای خود را بیش از آنچه که هست تصور می کند شعف قدرت،‌و لذت فتح ( که مسبب جنگهاست) از همین رو است.

ملاحظه می فرمایید که ما نیز سرانجام به نتیجه نهایی یا مثبتی نرسیدیم....منتهی، کاری که شد شاید این باشد که اندکی ذهن شما را روشن کرده و موجبات تفکر بیشتری را در این امور فراهم ساخته باشد. در خاتمه باید بگوییم که ممکن است در تحلیل اوضاع تاریخی و جغرافیایی و مذهبی و فلسفی کشورهایی که ذکر هنرشان در این کتاب آمده است و همچنین در کوششی که جهت نشان دادن تأثیرات مذهب و سیاست و اقتصاد هر کشوری در هنرهای آنان مبذول داشته ام چنانکه باید توفیق نیافته باشم و حتی خطاها و لغزشهایی نیز مشاهده شود ولی چون برای اولین بار چنین کتابی به زبان فارسی انتشار می یابد امید دارم همکاران گرامی و صاحبنظران و منتقدان بر اینجانب منت نهند و از نادرستی ها مرا آگاه فرمایند تا در چاپ آینده و یا در جلد دوم تصحیح گردد.

دیباچه 

فرم های هنر

دیباچة حاضر از کتاب « هنر در طول قرون The art through the ages تألیف: خانم هلن گاردنر  Helen Gardner نویسندة نامدار آمریکایی ترجمه شده است.

جوهر هنر: هنر چیست؟  نمی دانم..... جوهر اصلی این پدیدة اسرار آمیز و وصف ناپذیر ما را حیران می سازد. اما در عین حال بطور قطع و یقین می دانیم که از قدیمترین زمانها تاکنون افراد بشر تجارب فردی و خصوصی خود را به صور مجسمی منعکس ساخته اند که ما آنها را آثار هنری می نامیم.... و ضمناً می دانیم که هنر در زندگی بشر، اصلی اساسی است.

اگر از ما آثار معماری، نقاشی، کاشی سازی، موسیقی، شعر و نمایش و رقص را باز گیرند چه نوع زندگانی ما خواهد گشت؟

آثار هنری همواره موجود بوده و جاودانه وجود خواهند داشت و برای سعادت بشری اصلی اساسی بشمار می روند...آثار هنری تجارب انسانی هستند که شکل به خود گرفته اند و ما از دریچة حواسمان بدانها می نگریم و لذت می بریم ما نقاشی و رقص را با چشم می بینیم، ادبیات را با گوش می شنویم و هم با دیده می نگریم، موسیقی را استماع می کنیم، نقشی بر سنگ یا بر سطحی فلزی یا گلی را با دست لمس می کنیم و نرمی مخمل یا ابریشم را بمدد حس لامسه احساس می کنیم، لکن راه هنر به همین سادگی نیست... تأثیرات حسی ما به عکس العمل های احساسی منجر می شود. و ذکاء ما به عقل می انجامد و سرانجام، احساس و ذکاوت ما به مرحلة ادراک منتهی می گردد. این ادراک چگونه حاصل می شود؟ فرمولی قطعی و صریح موجود نیست که ادراک هنری را روشن کند. پیچیدگی یا تعقید پدیده ای که هنر نام دارد در آنست که از نظرهای گوناگون مورد بحث قرار می گیرد و هیچیک از این نظرها را بر دیگری برتری نیست- هر کس در برابر یک اثر هنری از نقطه نظر خود، نقطه نظری که عادت و اخلاق و روحیة شخصی او در آن دخالت دارد، قضاوت می کند و این قضاوت با قضاوت دیگری که دید خاص و متفاوتی دارد بی شک دیگرگون خواهد بود- در نقد هنری مهم این است که نقاد از تمام نقطه نظرها، هنر را مورد مطالعه قرار دهد، و این چنین ادراکی ذکاوتمندانه و غنی خواهد بود.

بنابراین در مطالعة یک اثر هنری می باید اصول زیر را در نظر داشت: باید دانست که یک اثر هنری عبارت از شکل یا فرمی است که هنرمندی آفریده است... این اثر بر اساس قواعد زمان و مکان و تمدنی خاص بنا شده است، دارای موضوع و محتوی می باشد و معمولاً خدفی را شامل است.

دانلود کامل پروژه تحول تمدنهای مختلف و انگیزه فراز و نشیب آنها

چرخ دنده ها و روشهای تولید آن ها- در 35اسلاید-ppt پاورپوینت

چرخ دنده ها و روشهای تولید آن ها- در 35اسلاید-ppt پاورپوینت

چرخ‌دنده وسیله‌ای است برای انتقال توان دورانی از یک محور به محور دیگر که طی آن مقدار گشتاور و یا سرعت دورانی و یا جهت چرخش و یا راستای محوری می‌تواند تغییر کند. تسمه و زنجیر نیز همین کار را می کنند اما با کیفیتی متفاوت.

تاریخچه

در ابتدا از چرخدنده ها استفاده می شد اما دندانه ها به شکل امروزی نبودند و معایب زیادی داشتند تا با کشف یک منحنی جدید به عنوان دندانه(یعنی:منحنی اینوولوت) چرخ دنده ها تکامل پیدا کردند

چرخ دنده ها یکی از پرمصرف ترین وسایل انتقال قدرت و حرکت هستند. مکانیزم چرخ دنده ها سیستمی است که حداقل از دو چرخ دنده تشکیل شده است که بصورت جفت کار می کنند. به همین دلیل آن را مکانیزم چرخ دنده می نامند. از نظر انتقال قدرت ، مکانیزم چرخ دنده شامل یک چرخ دنده محرک و یک یا چند چرخ دنده متحرک می باشد. معمولاً به کوچک ترین چرخ دنده مکانیزم ،پینتون و چرخ دنده دیگر چرخ می گویند.امروزه بیشتر دستگاه های موجود در صنعت دارای چرخ دنده هستند و با پیشرفت روز افزون صنعت ،چرخ دنده ها نقش انکار ناپذیری دارند. چرخ دنده ها بر حسب موقعیت مکانی محور ها نسبت به یکدیگر در شکل های گوناگونی طراحی و ساخته می شوند و حرکت چرخشی یک محور را به محور دیگر از طریق اتصال دندانه ها منتقل می کنند.

 

تاریخچه چرخ دنده

تاریخچه چرخ دنده ها حدود سه هزار سال پیش برآورد می شود. در تمدن های قدیم برای نخستین بار چرخ دنده های چوبی ساخته شد. رومیان چرخ دنده های چوبی را برای به حرکت درآوردن سنگ آسیاب ساختند. یک نمونه از بالابر چوبی برای انسان در شکل زیر نمایش داده شده است.

در قرن هجدهم و همزمان با انقلاب صنعتی در اروپا، نیاز شدید به چرخ دنده فلزی احساس شد ،که با استفاده از روش ریخته گری، چرخ دنده چدنی به تولید آن پرداختند. سپس ماشین تراش اختراع شد و به کمک این ماشین ها چرخ دنده های فولادی را تولید کردند.

 

 

 

در قرن نوزدهم ، با توسعه کشتی های بخار و ماشین های ابزار ، کاربرد چرخ دنده ها نیز توسعه یافت. با آغاز قرن بیستم ،خودرو و هواپیما بوجود آمد و دریچه نوینی در صنعت چرخ دنده سازی گشوده شد. مرحله به مرحله ماشین های نوین چرخ دنده سازی تولید شد و سبب ساخت چرخ دنده های مناسب ،با جنس های مختلفی شد. که امروزه این گونه شاهد این پیشرفت صنعتی چرخ دنده ها هستیم. در شکل زیر مشخصات یک چرخ دنده نشان داده شده است.

 

انواع چرخ دنده ها

چرخ دنده های ساده

این چرخ دنده ها ،ساده ترین نوع چرخ دنده ها به حساب می آیند ،دندانه های مستقیمی دارند و با محور چرخ دنده در حالت موازی قرار گرفته اند. برای کاهش سرعت و افزایش قدرت ،در بسیاری از مواقع تعداد زیادی از آنها را کنار هم قرار می دهند. روی محورهای موازی جهت حرکت یکی از آنها ، خلاف جهت حرکت یکی از آنها است. اگر بخواهند دو چرخ دنده درگیر در یک جهت حرکت کنند بین آنها چرخ دنده سومی را قرار می دهند تا جهت حرکت ورود و خروج یکی شود. در شکل زیر نمونه آنها را مشاهده می کنید. به چرخ دنده های ساده ،مارپیچ و جناغی ،چرخ دنده پیشانی نیز می گویند.

به دلیل ساخت آسان ارزان است و به همین دلیل کاربرد زیادی در صنعت دارند. برای مثال در ساعت های کوکی و اتوماتیک ،ماشین لباس شویی ،پنکه و نمونه اینها کاربرد دارند. بزرگ ترین عیب آنها سرو صدای زیاد است. هر بار که دندانه یک چرخ دنده به چرخ روبرو می رسد ، صدای کوچکی در اثر برخورد ایجاد می شود ، و زمانی که تعداد زیادی از این دندانه ها به هم برسند ،صدا بیشتر می شود ، تا جایی که حتی در دراز مدت ، این برخورد ها باعث شکستن دندانه ها می شوند.

چرخ دنده های مارپیچ

دندانه های این چرخ دنده مورب هستند و با محور چرخ دنده در حالت زاویه داری قرار گرفته اند. در هنگام چرخش یکی از چرخ دنده ها ، ابتدا نوک دندانه ها با هم تماس می یابند ، سپس به تدریج دو دندانه با هم درگیر می شوند ،و این درگیری تدریجی باعث کاهش سرو صدا می شود. همچنین مکانیزم چرخ دنده ،نرم کار می کند ، سطح تماس پروفیل دنده ها نیز نسبت به چرخ دنده ساده بیشتر است و انتقال قدرت بزرگی انجام می شود. در شکل زیر نمونه آن را مشاهده می کنید. این گونه چرخ دنده ها در صنعت خودرو سازی کاربرد زیادی دارند.

 

چرخ دنده های مخروطی

انتقال نیرو توسط این نوع از چرخ دنده ها تحت زاویه 900 ، کوچک تر از 900 و یا بزرگ تر از 900 امکان پذیر است ، بنابر این برای انتقال قدرت 0تحت زاویه مورد نظر بهترین چرخ دنده محسوب می شوند. البته در صنعت غالباً با محور های عمود بر هم بکار میروند. دندانه های آنها بر روی مخروط ناقص بصورت ساده یا مارپیچ ساخته می شوند. این چرخ دنده ها در جعبه دنده ها و دیفرانسیل کاربرد زیادی دارند.

 چرخ دنده حلزون و پیچ حلزون

این چرخ دنده ها در صنعت جایگاه ویژه ایی دارند. اگر بخواهیم تغییر زیادی در سرعت و یا قدرت ایجاد کنیم ،از این منکانیزم بهره می گیریم. بزرگ ترین مزیت جالب این مکانیزم اینست که پیچ حلزون براحتی می تواند چرخ دنده حلزونی را به حرکت دآورد ، در صورتی که چرخ دنده حلزونی نمی تواند ، پیچ حلزون را بچرخاند ،زیرا زوایه دنده های پیچ حلزون به قدری کوچک است که وقتی چرخ دنده حلزون می خواهد آن را بچرخاند ،اصطکاک بسیار زیادی پدید می آید و مانع از حرکت پیچ حلزون می شود. این ویژگی به ما امکان می دهد تا در جاهایی که به قفل خودکار نیاز داریم از این چرخ دنده بهره بگیریم. این چرخ دنده ها در دستگاه هایی همچون بالابر ها و جرثقیل ها کاربرد زیادی دارند. مثلاً در یک بالابر اگر موتور از کار بیافتد ،چرخ دنده ها قفل می شوند و از پایین آمدن بار جلوگیری می کنند. چرخ دنده پیچ حلزون در دیفرانسیل کامیون ها و خودروهای سنگین نیز کاربرد دارد.

مکانیزم چرخ دنده های جناغی

دنده های این نوع از چرخ دنده ها روی محیط استوانه نسبت به هم زاویه کوچک تر از 900 می سازند و بصورت عدد 7 یا 8 ساخته می شوند. این چرخ دنده ها در دستگاه های نورد غلتکی فولاد کاربرد دارند. همچنین دستگاه هایی که تحمل نیروی رانشی محوری را ندارند، از این چرخ دنده ها استفاده می کنند.

به علت فرایند دشوار ساخت چرخ دنده های جناغی ، امروزه بیشتر چرخ دنده های دو مارپیچ می سازند که در وسط دندانه ها یک شیار ایجاد می شود و روش ساخت را آسان می کند. چرخ دنده های جناغی در دستگاه های با سرعت بالا چندان رضایت بخش نیستند. در شکل زیر هر دو نمونه را مشاهده می کنید. این نوع از چرخ دنده ها بیشتر در صنایع تلمبه های میدان های نفتی مورد استفاده قرار می گیرد.

چرخ دنده های سیاره ای

چنان چه در شکل زیر مشاهده می شود دو محور این چرخ دنده ها به همدیگر خیلی نزدیک است. به این چرخ دنده ها ،سیاره ایی نیز می گویند. دندانه های آن ها می تواند هم ساده و هم مارپیچ باشد و در کوپلینگ های انعطاف پذیر (ارتجاعی) کاربرد دارند.

چرخ‌دنده وسیله‌ای است برای انتقال توان دورانی از یک محور به محور دیگر که طی آن مقدار گشتاور و یا سرعت دورانی و یا جهت چرخش و یا راستای محوری می‌تواند تغییر کند. تسمه و زنجیر نیز همین کار را می کنند اما با کیفیتی متفاوت.

تاریخچه

در ابتدا از چرخدنده ها استفاده می شد اما دندانه ها به شکل امروزی نبودند و معایب زیادی داشتند تا با کشف یک منحنی جدید به عنوان دندانه(یعنی:منحنی اینوولوت) چرخ دنده ها تکامل پیدا کردند

چرخ دنده ها یکی از پرمصرف ترین وسایل انتقال قدرت و حرکت هستند. مکانیزم چرخ دنده ها سیستمی است که حداقل از دو چرخ دنده تشکیل شده است که بصورت جفت کار می کنند. به همین دلیل آن را مکانیزم چرخ دنده می نامند. از نظر انتقال قدرت ، مکانیزم چرخ دنده شامل یک چرخ دنده محرک و یک یا چند چرخ دنده متحرک می باشد. معمولاً به کوچک ترین چرخ دنده مکانیزم ،پینتون و چرخ دنده دیگر چرخ می گویند.امروزه بیشتر دستگاه های موجود در صنعت دارای چرخ دنده هستند و با پیشرفت روز افزون صنعت ،چرخ دنده ها نقش انکار ناپذیری دارند. چرخ دنده ها بر حسب موقعیت مکانی محور ها نسبت به یکدیگر در شکل های گوناگونی طراحی و ساخته می شوند و حرکت چرخشی یک محور را به محور دیگر از طریق اتصال دندانه ها منتقل می کنند.

تاریخچه چرخ دنده

تاریخچه چرخ دنده ها حدود سه هزار سال پیش برآورد می شود. در تمدن های قدیم برای نخستین بار چرخ دنده های چوبی ساخته شد. رومیان چرخ دنده های چوبی را برای به حرکت درآوردن سنگ آسیاب ساختند. یک نمونه از بالابر چوبی برای انسان در شکل زیر نمایش داده شده است.

در قرن هجدهم و همزمان با انقلاب صنعتی در اروپا، نیاز شدید به چرخ دنده فلزی احساس شد ،که با استفاده از روش ریخته گری، چرخ دنده چدنی به تولید آن پرداختند. سپس ماشین تراش اختراع شد و به کمک این ماشین ها چرخ دنده های فولادی را تولید کردند.

 

 

 

در قرن نوزدهم ، با توسعه کشتی های بخار و ماشین های ابزار ، کاربرد چرخ دنده ها نیز توسعه یافت. با آغاز قرن بیستم ،خودرو و هواپیما بوجود آمد و دریچه نوینی در صنعت چرخ دنده سازی گشوده شد. مرحله به مرحله ماشین های نوین چرخ دنده سازی تولید شد و سبب ساخت چرخ دنده های مناسب ،با جنس های مختلفی شد. که امروزه این گونه شاهد این پیشرفت صنعتی چرخ دنده ها هستیم. در شکل زیر مشخصات یک چرخ دنده نشان داده شده است.

 

انواع چرخ دنده ها

چرخ دنده های ساده

 

 

این چرخ دنده ها ،ساده ترین نوع چرخ دنده ها به حساب می آیند ،دندانه های مستقیمی دارند و با محور چرخ دنده در حالت موازی قرار گرفته اند. برای کاهش سرعت و افزایش قدرت ،در بسیاری از مواقع تعداد زیادی از آنها را کنار هم قرار می دهند. روی محورهای موازی جهت حرکت یکی از آنها ، خلاف جهت حرکت یکی از آنها است. اگر بخواهند دو چرخ دنده درگیر در یک جهت حرکت کنند بین آنها چرخ دنده سومی را قرار می دهند تا جهت حرکت ورود و خروج یکی شود. در شکل زیر نمونه آنها را مشاهده می کنید. به چرخ دنده های ساده ،مارپیچ و جناغی ،چرخ دنده پیشانی نیز می گویند.

به دلیل ساخت آسان ارزان است و به همین دلیل کاربرد زیادی در صنعت دارند. برای مثال در ساعت های کوکی و اتوماتیک ،ماشین لباس شویی ،پنکه و نمونه اینها کاربرد دارند. بزرگ ترین عیب آنها سرو صدای زیاد است. هر بار که دندانه یک چرخ دنده به چرخ روبرو می رسد ، صدای کوچکی در اثر برخورد ایجاد می شود ، و زمانی که تعداد زیادی از این دندانه ها به هم برسند ،صدا بیشتر می شود ، تا جایی که حتی در دراز مدت ، این برخورد ها باعث شکستن دندانه ها می شوند.

چرخ دنده های مارپیچ

دندانه های این چرخ دنده مورب هستند و با محور چرخ دنده در حالت زاویه داری قرار گرفته اند. در هنگام چرخش یکی از چرخ دنده ها ، ابتدا نوک دندانه ها با هم تماس می یابند ، سپس به تدریج دو دندانه با هم درگیر می شوند ،و این درگیری تدریجی باعث کاهش سرو صدا می شود. همچنین مکانیزم چرخ دنده ،نرم کار می کند ، سطح تماس پروفیل دنده ها نیز نسبت به چرخ دنده ساده بیشتر است و انتقال قدرت بزرگی انجام می شود. در شکل زیر نمونه آن را مشاهده می کنید. این گونه چرخ دنده ها در صنعت خودرو سازی کاربرد زیادی دارند.

 

چرخ دنده های مخروطی

 

 

 

انتقال نیرو توسط این نوع از چرخ دنده ها تحت زاویه 900 ، کوچک تر از 900 و یا بزرگ تر از 900 امکان پذیر است ، بنابر این برای انتقال قدرت 0تحت زاویه مورد نظر بهترین چرخ دنده محسوب می شوند. البته در صنعت غالباً با محور های عمود بر هم بکار میروند. دندانه های آنها بر روی مخروط ناقص بصورت ساده یا مارپیچ ساخته می شوند. این چرخ دنده ها در جعبه دنده ها و دیفرانسیل کاربرد زیادی دارند.


 چرخ دنده حلزون و پیچ حلزون

 

 

 

این چرخ دنده ها در صنعت جایگاه ویژه ایی دارند. اگر بخواهیم تغییر زیادی در سرعت و یا قدرت ایجاد کنیم ،از این منکانیزم بهره می گیریم. بزرگ ترین مزیت جالب این مکانیزم اینست که پیچ حلزون براحتی می تواند چرخ دنده حلزونی را به حرکت دآورد ، در صورتی که چرخ دنده حلزونی نمی تواند ، پیچ حلزون را بچرخاند ،زیرا زوایه دنده های پیچ حلزون به قدری کوچک است که وقتی چرخ دنده حلزون می خواهد آن را بچرخاند ،اصطکاک بسیار زیادی پدید می آید و مانع از حرکت پیچ حلزون می شود. این ویژگی به ما امکان می دهد تا در جاهایی که به قفل خودکار نیاز داریم از این چرخ دنده بهره بگیریم. این چرخ دنده ها در دستگاه هایی همچون بالابر ها و جرثقیل ها کاربرد زیادی دارند. مثلاً در یک بالابر اگر موتور از کار بیافتد ،چرخ دنده ها قفل می شوند و از پایین آمدن بار جلوگیری می کنند. چرخ دنده پیچ حلزون در دیفرانسیل کامیون ها و خودروهای سنگین نیز کاربرد دارد.

مکانیزم چرخ دنده های جناغی

دنده های این نوع از چرخ دنده ها روی محیط استوانه نسبت به هم زاویه کوچک تر از 900 می سازند و بصورت عدد 7 یا 8 ساخته می شوند. این چرخ دنده ها در دستگاه های نورد غلتکی فولاد کاربرد دارند. همچنین دستگاه هایی که تحمل نیروی رانشی محوری را ندارند، از این چرخ دنده ها استفاده می کنند.

به علت فرایند دشوار ساخت چرخ دنده های جناغی ، امروزه بیشتر چرخ دنده های دو مارپیچ می سازند که در وسط دندانه ها یک شیار ایجاد می شود و روش ساخت را آسان می کند. چرخ دنده های جناغی در دستگاه های با سرعت بالا چندان رضایت بخش نیستند. در شکل زیر هر دو نمونه را مشاهده می کنید. این نوع از چرخ دنده ها بیشتر در صنایع تلمبه های میدان های نفتی مورد استفاده قرار می گیرد.

چرخ دنده های سیاره ای

چنان چه در شکل زیر مشاهده می شود دو محور این چرخ دنده ها به همدیگر خیلی نزدیک است. به این چرخ دنده ها ،سیاره ایی نیز می گویند. دندانه های آن ها می تواند هم ساده و هم مارپیچ باشد و در کوپلینگ های انعطاف پذیر (ارتجاعی) کاربرد دارند.

دانلود کامل چرخ دنده ها و روشهای تولید آن ها- در 35اسلاید-ppt پاورپوینت

اختلالات شخصیتی

اختلالات شخصیتی

تحقیقی کامل و منسجم درباره انواع اختلالات روانی همراه با پی نوشت ها در پایین صفحه 54 صفحه

اختلالات شخصیتی

اختلال رفتاری

نظریه یادگیری رفتاری اجتماعی

مفهوم کلی یادگیری این است که اختلات دوران کودکی به همان طریقی به کودک می رسد که سایر رفتار ها ، انتشار مقاله واتسون به نام روانشناسی از دید رفتارگرا ( 1931) چشم اندازی را عرضه کرد که با نظریه قلیل روانی به رقابت برخاست از نظریه یادگیری رفتاری و اجتماعی ، یادگیری در سرتاسر طول عمر ادامه داشت و از این رو نمی توانست این تصور که شکل گیری شخصیت تا سن بخصوص صورت گیرد . معنی داشته باشد . سرانجام بر عکس نظر یه قلیل روانی کلاسیک ، دیدگاه رفتاری حکم نظریه ای جامع و واجد را نداشت که بتواند تمام رفتارها را توجیه کند بلکه بر عکس نظریه های گوناگون پیشنهاد شده بود که اغلب از زبان مشابهی استفاده می کرد . اما هر کدام از آنها جنبه متفاوتی از روند یادگیری را شرح می داد ( ترجمه منشی طوسی ، 1372 )

یادگیری مشاهده ای

پژوهشگری که بیش از همه یادگیری مشاهده ای یا سرمشق مدل سازی می پردازد ... بندورا[1] که در کنار پیوندش با این موضوع مطالعات بسیار روی پیدایش و درمان اختلالات رفتاری کودکان داشته است . کودکان نشان داده اند که با مشاهده کارهای دیگران می توانند رفتارهای گوناگون ، پرخاشگری ، همکاری ، تأخیر در احساس رضایتمندی ، سهیم شدن کسب این مطالعات نشان می دهند که چگونه یادگیری مشاهده ای باعث شود مشکلی رفتاری آموخته شود یا از بین برود چشم انداز یادگیری اجتماعی که از نگرش باندورا و سایر مطالعات گرفته شده است بر فرایندهای شناخت مانند توجه ، حا فظه و حل مسائل تأکید فزاینده ای دارد.( ترجمه منشی طوسی ، 1372)

نظریه یادگیری رفتاری اجتماعی

یادگیری مشاهده ای

شناخت گرایان ( Cogninvsm )

دیدگاه شناختی – رفتاری:

نگرش روانی – تربیتی:

نظریه متقابل :

تشخیص و طبقه بندی

6- گروهبندی بر اساس  سن

7- گروهبندی بر اساس رفتارهای اولیه و ثانویه [1]

9- گروهبندی از دیدگاه متخصصان آموزش و پرورش :

نشانه شناسی اختلالات رفتاری کودکان

* سبب شناسی اختلالات رفتاری

1.عوامل مربوط به خانواده و والدین

الف – ساخت خانواده :

ب) فضای عاطفی و روابط خانوادگی :

ج) اندازه خانواده :

د) موقعیت اقتصادی – اجتماعی خانواده :

2. عوامل اجتماعی – فرهنگی :

4. عوامل زیستی :

 عوامل زمینه ساز4[2] و عوامل آشکار ساز52 :

الف ) عوامل زمانه ساز

ب ) عوامل آشکار ساز

4- عوامل برون زاد :

5- محرومیتها و کمبودها :

نقش مدرسه در اختلالات رفتاری دانش آموزان :

ب) سازگاری اجتماعی دانش آموزان در مدرسه   

ج) نقش وضعیت تحصیلی در سازگاری دانش آموزان :

تعریف سلامت روان3

پیشینه نظری

بنابر تحقیقات « انجمن ملی بهداشت روانی[3] » :

دیدگاه روانپزشکی

دیدگاه روان تحلیلی

4- هدف نهایی او رشد خلاقیت و تحقق خویشتن است ( خدارحیمی 1374) .

دیدگاه رفتار گرایان : 3   

دیدگاه انسان گرایی

دیدگاه هستی گرایی

دیدگاه شناختی   

دیدگاه بوم شناسی

منابع :

 

1- میلانی فر ( 1356)

4- predisposing factor

5-  precipiting factor

3-

[3] - Mental Health National Association

 

[1] - Bandura

دانلود کامل اختلالات شخصیتی

تحقیق ازدواج

تحقیق ازدواج

موضوع تحقیق ازدواج می باشد که در 7 فصل عنوان گردیده است

فرمت ورد تعداد صفحات 41

یکی از مهم‌ترین مسایل در نهاد خانواده، ازدواج و مسایل پیرامون است. ازدواج یک نقطه عطف در زندگی انسان است و یکی از مهمترین تصمیمات طول زندگی فرد است.

ازدواج موفق پایه و بنیانی عالی برای ایجاد خانواده‌ای شاد و مستحکم است و « هیچ چیزی در جهان نمی‌تواند زندگی انسانها را شاداب‌تر و بهتر کند مگر افزایش ازدواج‌های موفق».

ازدواج در زمره پیچیده‌ترین روابط انسانی است، ازدواج برخوردی شگفت میان فرهنگ و طبیعت یا قواعد اجتماعی و کشش جنسی است. ازدواج مظهر برخورد فرهنگ و طبیعت است. ازدواج فرایندی است از کنش متقابل بین یک مرد و یک زن که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده‌اند و مراسمی برای برگزاری زناشویی خود برپاداشته‌اند. با پذیرش اسلام توسط ایرانیان، سنتها و آیین ازدواج نیز تحت تاثیر اسلام قرار گرفت. اسلام دین کاملی است و بر امر ازدواج اهتمام بسیار دارد. آیات و احادیث پیامبر دلیل روشنی بر این توجه و اهتمام است.

پیامبر اسلام می‌فرماید:

ازدواج سنت من است.

در اسلام هیچ بنایی نزد خداوند محبوبتر از ازدواج نیست.

کسی که ازدواج را از ترس فقر و ناداری ترک کند، همانا به خداوند گمان بد برده است، زیرا خداوند می‌فرماید اگر فقیر باشند، خداوند با فضل و رحمت خویش آنان را بی‌نیاز می‌سازد.

مرد مسلمان بعد از اسلام هیچ فایده‌ای بهتر از همسر مسلمان (یا نیکوکار) نبرده است.

در صورتی که بخواهیم در خانواده با مشکلات کمتر و آسیب‌های کمتری روبه‌رو باشیم، نیاز هست که به امر ازدواج توجه کنیم. توجه به ازدواج توجه به خانواده است. یکی از مهمترین کارهایی که می‌توانیم انجام دهیم آموزش است اما آیا ازدواج نیاز به آموزش دارد؟ آیا اجداد و نیاکان ما برای ازدواج آموزش می‌دیدند که ما الان نیاز به آموزش داشته باشیم؟ و آیا این مساله این‌قدر جدی است که باید برای آن آموزش دید؟

ما معتقدیم که ازدواج نیاز به آموزش دارد و اجداد و نیاکان ما هم این آموزش را می‌دیدند. آنها از طریق ارتباطات چهره به چهره و مشاهده رسومی که تا حد بسیار زیادی انعطاف‌ناپذیر بود و به دلیل ساده‌تر بودن زندگی، آموزش مورد نیاز خود را از محیط خود دریافت می‌کردند.

دانلود کامل تحقیق ازدواج

آزادی اقتصادی زیر بنای جامعه صنعتی

آزادی اقتصادی زیر بنای جامعه صنعتی

صنعتی شدن مفهوم جدیدی است که ایرانیان آن را در فرهنگ گذشته خود نداشتند. در گذشته معمولا صنعت(Industry) و هنر(Art) مترادف هم به کار می‌رفت

فرمت فایل :ورد تعداد صفحات : 14

آزادی اقتصادی، زیربنای جامعه صنعتی

دکتر موسی غنی نژاد دکترای اقتصاد دانشگاه سورین فرانسه، عضو هیات علمی دانشگاه صنعت نفت است. کتابهای مقدمه ای بر معرفت شناسی علم اقتصاد از جمله آثار غنی نژاد به شمار می رود. وی هم اکنون ترجمه اثری از فردریش فون هایک اقتصاد دان اتریشی را در دست کار دارد.

صنعتی شدن مفهوم جدیدی است که ایرانیان آن را در فرهنگ گذشته خود نداشتند. در گذشته معمولا صنعت(Industry) و هنر(Art) مترادف هم به کار می‌رفت. البته در اروپا هم میان دو واژه صنعت و هنر نزدیکی وجود داشت. صنعت به معنای چیزی است که ساخته انسان و محصول اندیشه انسان است و ناشی از طبیعت نیست. صنعت در واقع مفهومی از ثروت اقتصادی است که ناشی از کار انسان است. صنعت به مفهوم کلی و عام به معنای اعمال خلاقیت انسان بر منابع طبیعی و آماده کردن آنها برای استفاده انسان‌ها است اما به معنای خاص در مقابل کشاورزی و خدمات، بخشی از اقتصاد کل جامعه تلقی می‌شود.

در عین حال باید توجه کرد هنگامی که از صنعتی شدن صحبت می‌شود در درجه اول منظور صنعت به معنای تصرف انسان در طبیعت برای ایجاد ثروت است و نه به معنای صنعت در مقابل کشاورزی و خدمات. در گذشته معمولا ثروت را امری داده شده در طبیعت می‌دانستند و انسان را دارای این استعداد که ثروت را خلق کند نمی‌دانستند اما در دوران مدرن درست برخلاف آنچه در گذشته عنوان می‌شد، بخش عمده ثروت جامعه محصول کار و صنعت انسان است به طوری که طبیعت بخش ناچیزی از ثروت کل جوامع را فراهم می‌کند. بنابراین اهمیت صنعت به دوران جدید و اندیشه مدرن باز می‌گردد. پس صنعت به معنای استفاده از خلاقیت انسان برای ایجاد کالاها و تغییر شکل دادن منابع طبیعی برای رفع نیازهای انسان‌ها است.

بنابراین منظور از فرهنگ صنعتی، فرهنگی است که زمینه را برای تولید و خلاقیت انسان و افزایش ثروت فراهم می‌کند. منظور از صنعتی شدن غالب شدن فرهنگی است که در آن به ‌کارگیری خلاقیت در تمامی زمینه‌‌های کشاورزی، خدمات و تولید لازم است. به این ترتیب سوء تفاهم صنعت به معنای خاص و صنعت به معنای عام باید برطرف شود.

انقلاب صنعتی نیز نتیجه یک فرآیند فکری و فرهنگی است که سال‌ها قبل از اختراع ماشین بخار آغاز شده است. در واقع 300 سال قبل از انقلاب صنعتی، فرایند صنعتی شدن در اروپا آغاز شد به سخن دیگر نقطه آغاز آن، پایان قرون وسطی است. انقلاب صنعتی نتیجه دوران بعد از قرون وسطی و آغاز رنسانس و شکل گیری اندیشه مدرن است. انقلاب صنعتی اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 شکل گرفت. اما این انقلاب نیازمند مقدماتی بود که در اروپا 300 سال طول کشید و آن عبارت بود از غلبه فرهنگ صنعتی شدن به معنای دقیق کلمه. جان لاک 200 سال قبل از انقلاب صنعتی می‌گوید که ثروتی که در جامعه وجود دارد عمدتا محصول ابتکار و تلاش و صنعت انسان است. این اندیشه زمینه را برای عقلانیت علمی و صنعتی آماده کرده است.

اما اشتباه ما این است که تصور کردیم صنعتی شدن به معنای استفاده از فناوری است. ما به جای اینکه اندیشه‌ای که منجر به صنعتی شدن می‌شود را حمایت کنیم، سعی کردیم ماشین بخار را وارد کشور کنیم. در واقع ما به نتیجه انقلاب صنعتی بسنده کردیم و به همین دلیل است که هنوز صنعتی نشده‌ایم. مشکلات ما بیشتر نرم افزاری است نه سخت افزاری. ما سخت افزارها را وارد کرده‌ایم اما فرهنگ و اندیشه صنعتی شدن را نداریم. 

تفاوت صنعتی شدن ژاپنی با صنعتی شدن ما هم در همین است. ژاپنی‌های زمان میجی می‌گفتند ما نباید اشتباه کنیم و تاکید می‌کردند که فناوری غرب نتایج پیشرفت‌های فکری است که داشته‌اند. یکی از نظریه پردازان دوران میجی ژاپن می‌گوید ما می‌توانیم تکنیک ساختن پل‌های فلزی را به ژاپن وارد کنیم اما این کار کمکی به ما نمی‌کند بلکه ما باید چیزی را به ژاپن بیاوریم که باعث دست یافتن به تکنیک ساختن پل‌های فلزی شده است (نقل به مضمون از فوکوتساو ایوکیشی، نظریه تمدن، ترجمه چنگیز پهلوان، نشر آبی، 1363).

در واقع صنعتی شدن نیازمند تغییر بینش و جهان بینی ما است. باید اندیشه‌ای را تروج کنیم که در آن ابتکار جایگزین بی‌تفاوتی می‌شود. تلاش جایگزین تنبلی می‌شود و رقابت تبدیل به ارزش غالب می‌شود. بخش‌هایی از فرهنگ مدرن البته در جامعه ما وارد شده اما متاسفانه با ارزش‌های سنتی ما پیوند نخورده است. در نتیجه ما همواره با دنیای متناقضی رو به رو هستیم. 

فرهنگ صنعتی شدن، چند مولفه اصلی و فرعی دارد. ارزش‌ها، اصلی ترین مولفه‌های هر فرهنگی است که نهادهای جامعه بر پایه آنها ساخته می‌شود و این نهادها عملکرد انسان‌ها و روابط انسان‌ها را در جامعه تنظیم می‌کنند و نتیجه عملکرد جامعه از این مسیر عبور و بروز می‌کند. شناسایی ارزش‌های اصلی صنعتی شدن بسیار مهم است. مهمترین ارزش صنعتی شدن تلاش و کار است. اما تلاش و کار چه موقع می‌تواند به ارزش تبدیل شود؟ اولا زمانی که آزادی و مختار بودن انسان در درجه اول اهمیت قرار گیرد. یعنی زمانی که انسان مالک و صاحب سرنوشت خودش باشد تا انگیزه تلاش بیشتر را داشته باشد. انسانی که برده یا مستخدم دیگری است انگیزه‌ای برای کار ندارد. اما زمانی که انسان آزاد است می‌داند که حاصل تلاشش نصیب خود می‌شود؛ لذا وی رغبت بیشتری برای تلاش و تکاپو و تولید پیدا می‌کند. حق مالکیت ارتباط بسیار نزدیک با آزادی دارد یعنی اینکه هر کس بداند که نتیجه تلاشش به کجا می‌رود. ممکن است انسان‌ها آزاد باشند که تلاش بکنند و ثروتمند هم بشوند اما اگر ناگهان این ثروت را از آنها بگیرند که اینجا دیگر انگیزه‌ای برای تولید ثروت باقی نمی‌ماند. بنابراین آزادی انسانها باید توام با رعایت حق مالکیت باشد. ارزش آزادی فردی سنگ بنای صنعت فرهنگی را در اروپا تشکیل می‌دهد. در آغاز هم این ارزش‌ها بیشتر در فلسفه اخلاق، فلسفه سیاست و بحث عدالت مطرح شده است و ضرورتاً به حق مالکیت گره خورده است. بنابراین می‌توان گفت که از همان ابتدا آزادی و مالکیت دو روی یک سکه هستند. به همین دلیل است که در فرهنگ مدرن آزادی به سرعت شکل اقتصادی به خود گرفته است. یعنی زیربنای اندیشه سیاسی و فلسفی مدرن غربی آزادی مالکیت و آزادی اقتصادی است. 

از این ارزش‌های اولیه صنعتی شدن برخی ارزش‌های ثانویه هم مشتق شده است. به عنوان مثال رقابت به عنوان یک ارزش در جامعه مدرن تلقی می‌شود چون رقابت به معنای آزادی انسان‌ها برای اول شدن و برتر شدن است. در حالی که در فرهنگ‌های ماقبل مدرن رقابت کردن امری پسندیده نیست بلکه همکاری کردن مورد پسند است.

مفهوم مهم دیگری که در اندیشه اقتصادی وجود دارد، همسویی میان منافع فردی و منافع جمعی است. به این معنا که انسان‌ها یاد می‌گیرند که اگر آزادانه در جهت اهداف خود حرکت کنند به منافع کل جامعه هم خدمت کرده‌اند یا به عبارت دیگر خدمت به منافع دیگران ابزاری است برای دستیابی به اهداف خود. به عنوان مثال کسی که می‌خواهد ثروتمند بشود دیگران را راضی می‌کند که کالای او را بخرند. یعنی سعی می‌کند کالایی درست بکند که دیگران هم علاقمند باشند از آن کالا استفاده کنند و آن را بخرند. این مکانیزم همسویی میان منافع فردی و جمعی، پارادایم اصلی توسعه است اما در جامعه سنتی کاملا برعکس است. یعنی پارادایم دوست و دشمن حاکم است. چون در دنیای سنتی تصور انسان از جامعه تصور قبیله‌ای است و در مقابل هر قبیله، گروه‌های دیگری قرار دارند که دشمن تلقی می‌شوند. در جامعه سنتی قبیله‌های مختلف با یکدیگر رقیب نیستند بلکه با هم دشمن هستند. در جامعه متمدن پارادایم دیگری حاکم است و همین پارادایم سنگ بنای جامعه صنعتی است که انسان‌ها را وادار می‌کند که درستکار باشند و ثروت بیشتری هم در جامعه تولید کنند. درستکاری و وفای به عهد و احترام به قانون در کشورهای توسعه یافته به این دلیل نیست که آنها اخلاق گراتر هستند بلکه به این علت است که رعایت این ارزشها در جوامع صنعتی بیشتر به سود افراد است. چون در این جوامع درستکاری پاداش اقتصادی دارد. ما متاسفانه در جامعه خودمان این فرهنگ را نداریم که خدمت کردن به دیگران و رعایت منافع آنها، کمک کردن به خودمان است. ما هنوز کسی را که کالای خوبی تولید می‌کند به عنوان خادم ملت نمی‌دانیم بلکه می‌گوییم عجب آدم کلاه برداری بود که یک جنس “بنجل“ درست کرد و همه خریدند و خودش میلیاردر شد. مساله اصلی در همین نکات کوچک فرهنگ صنعتی است.

اکثریت نهادهایی که در کشور ما با صنعت تعامل دارند، صنعتگر را دزد و متقلب بالقوه تلقی می‌کنند که دولت وظیفه‌اش این است که از اجحاف و تقلب آنها جلوگیری کند. از قانون کار تا قوانین مربوط به محیط زیست و استاندارد طوری تنظیم شده که صنعت‌گر را به صورت بالقوه انسانی متقلب می‌داند. از سوی دیگر دولت‌ها در ایران همیشه فکر کردند که برای تشویق صنعت باید یارانه بپردازند. در حالی که یکی از مهمترین نهادهای جامعه صنعتی مکانیزم قیمت‌ها است. اینکه می‌گوییم مالکیت شخصی باید محترم باشد، یعنی اینکه شخص ثالث در قراردادهای داوطلبانه و آزادانه دخالت نکند و مکانیزم قیمتها حرف اول و آخر را بزند. دولت‌های ما تصور می‌کنند که چون برای صنعتی شدن یارانه می‌دهیم پس باید قیمت‌گذاری هم بکنیم، یعنی دو کار اشتباه را با هم انجام می‌دهند. چرا که اولا پرداخت یارانه اشتباه است چون علایم اشتباهی به تولید کننده می‌دهد یعنی تولید کننده به جای آنکه به دنبال نیازهای واقعی جامعه برود، دنبال دستور دولت می‌رود و چیزی را که برای آن یارانه پرداخت شده تولید می‌کند، ثانیا وقتی دولت قیمت گذاری می‌کند دیگر بنگاه اقتصادی هیچ اختیاری روی اموال خودش ندارد و زمین گیر می‌شود. گرفتاری ما این است که از یک طرف مثلا ابلاغیه‌های اصل 44 آمده که می‌گوید دولت باید از صحنه اقتصاد خارج بشود و جای خود را به بخش خصوصی بدهد و از طرف دیگر دولت در تمام زمینه‌ها دخالت کرده و قیمت گذاری می‌کند. 

تا وقتی که نگاه ما به اقتصاد تغییر نکرده خصوصی سازی هیچ فایده‌ای ندارد و ما را به سمت توسعه و صنعتی شدن سوق نمی‌دهد. چون اگر بنگاهی بخواهد درست کار بکند باید قیمت را بر اساس تقاضا تعیین کند اما وقتی که دولت در تمام زمینه‌های دخالت می‌کند و قیمت گذاری انجام می‌دهد چنین کاری ممکن نیست. اگرهم بخش‌های خصوصی نخواهند به طور صحیح و اقتصادی کار کنند که باید دوباره دنباله‌رو دولت شده و یارانه‌های دولتی دریافت کنند. یعنی اقتصاد ما غیر دولتی نمی‌شود. در واقع غیر دولتی شدن اقتصاد بیشتر از آنکه به مالکیت مربوط باشد به میزان آزادی مرتبط است که شهروندان بتوانند آزادانه فعالیت اقتصادی داشته باشند. 

بنابراین علاوه بر حاکمیت آزادی و احترام به مالکیت، رقابت و خدمت به جمع هم به عنوان اساس جامعه صنعتی مطرح است. اما ما نسبت‌ها و ساز و کارهایی را که این ارزشها را به هم مربوط می‌کنند، نتوانسته‌ایم حاکم کنیم به همین دلیل هم نتوانسته‌ایم فرهنگ صنعتی داشته باشیم. بخش خصوصی ما هم حتی آن فرهنگ صنعتی را ندارد و به دنبال دولت است که یارانه و حمایت دریافت کند. در حالی که بخش خصوصی واقعی باید مستقل از دولت باشد.

زمانی که استراتژی توسعه صنعتی در کشور ما تهیه شد، سوء تفاهم‌های بسیاری در خصوص آن ایجاد شد که این هم ناشی از همان فقدان فرهنگ صنعتی است. استراتژی توسعه صنعتی بر این موضوع تاکید می‌کرد که دنیای امروز دنیای روابط اقتصادی و مبادلات آزاد است و اقتصاد هیچ کشوری نمی‌تواند مجزای از این دنیا ادامه حیات بدهد. کشوری که بخواهد خودش را از اقتصاد جهانی جدا بکند کشوری است که عقب می‌ماند و نمی‌تواند توسعه یابد. بنابراین نگاه استراتژی توسعه صنعتی این است که هم آزادی اقتصادی در داخل باید حاکم بشود و هم مبادله آزاد در تعامل با اقتصاد دنیا رعایت شود. متاسفانه این برنامه به درستی فهمیده نشد و تصور شد که اگر این استراتژی اجرا بشود اقتصاد ما در رقابت با اقتصاد جهانی از بین می‌رود. این سوء تفاهم مانع از این بود که مسایل به درستی دیده شود اما واقعیت این است که امروز اقتصاد دنیا چه از نظر روابط تجاری و چه از نظرتقسیم کار، اقتصاد بسیار پیچیده‌ای شده است به طوری که اگر ما بخواهیم کشور صنعتی و پیشرفته‌ای بشویم باید جزیی از این نظام جهانی باشیم. بنابراین اگر می‌خواهیم واقعا فرهنگ صنعتی در کشور حاکم شود و به سمت توسعه اقتصادی و پیشرفت صنعتی برویم باید بینش خود را نسبت به اقتصاد داخلی و بین المللی تصحیح کنیم یعنی باید بپذیریم که اساس یک فرهنگ صنعتی مدرن مبتنی بر مبادلات داوطلبانه و آزاد است. 

دانلود کامل آزادی اقتصادی زیر بنای جامعه صنعتی