پاور پوینت پست فشار قوی
پاورپوینت-ppt- پست فشار قوی- در 40 اسلاید-powerpoint
تعریف پست فشار قوی:
یکپست فشار قوی مجموعه ای از تجهیزات میباشد که به منظور تغییر سطح ولتاژ با بوجود آوردن امکان تغذیه نقاط مختلف و تقسیم انرژی الکتریکی بین آنها مورد استفاده قرار می گیرد .
انواع پستهای فشار قوی بر حسب نوع کار :
1ـ پستهای نیروگاهی یا بالا برندة ولتاژ (Step Up Substation) :
وظیفة این پستها افزایش ولتاژ خروجی ژنراتورها به سطح ولتاژ انتقال میباشد.
2ـ پستهای انتقال (High Voltage Substation) :
وظیفه پستهای انتقال ، کاهش ولتاژ الکتریکی به سطح ولتاژ فوق توزیع و همچنین تقسیم این ولتاژ به خروجی های متعدد می باشد .
3ـ پستهای توزیع(Distributio Substation) :
وظیفة این پستها پایین آوردن ولتاژ از سطح فوق توزیع به سطح توزیع بوده و انرژی الکتریکی در این سطح را زا طریق فیدرهای مختلف تحویل می دهد .
4ـ پستهای فشار ضعیف(Low Voltage Substation) :
که وظیفه آن تبدیل ولتاژ توزیع به ولتاژ فشار ضعیف است که قابل استفاده در مصارف صنعتی و خانگی باشد .
5ـ پستهای کلیدی یا کوپلاژ(Switching Substation) :
در این پستها سطح ولتاژ تغییر ننموده و صرفاً بعنوان یک تقسیم کننده ولتاژ ثابت را در فیدرهای مختلف و متعدد تغذیه می نماید .
در عمل ممکن است یک پست ترکیبی از دو یا چند نوع فوق الذکر باشد که هم
افزاینده و هم کاهنده و هم بصورت یک پست کلیدی باشد . انواع پستها از لحاظ استقرار فیزیکی :
پستهای فشار قوی از لحاظ وضعیت استقرار آنها به دو دسته تقسیم میگردند:
1ـ پستهای باز یا خارجی (Out door s/s) : در این گونه پستها تجهیزات فشار قوی در معرض شرائط جوی محیط از قبیل گرد و خاک ، باد ، باران ، رعد و برق و غیره بوده و عایقی بین آنها و هوا نمی باشد .
2ـ پستهای بسته یا داخلی (in door S/S) : در این گونه پستها تجهیزات فشار قوی در داخل اطاق یا سالن سر پوشیده قرار دارند .
پستهای باز نیز به چند دسته تقسیم می شوند :
1ـ پستهای معمولی (conventional) :
این پستها در جاییکه محدودیت زمین وجود نداشته باشد احداث می گردد و عایق بین فازها و تجهیزات و زمین ، هوا می باشد و از این نظر می بایست فاصله ایمنی و مجاز کاملاً رعایت گردد . این پستها از نظر هزینه از بقیه پستها ارزانتر می باشد .
2ـ پستهای گازی یا (Gas Insulated Substation) :
کلیه تجهیزات فشار قوی در پستهای گازی در داخل محفظة فلزی قرار دارند که بوسیلة گاز SF6 یا هگزافلوئور گوگرد که دارای خاصیت عایقی خوبی می باشد تحت فشار معینی پر شده است و چون خاصیت عایق گاز SF6 تقریباً سه برابر هوا می باشد درنتیجه فضای پستهای گازی بمراتب کوچکتر از پستهای معمولی میباشد و در جاییکه محدودیت زمین مطرح باشد خیلی مناسب است .
از مزایای دیگر پستهای GIS اینست که چون درمعرض مستقیم عوامل جوی نمیباشد لذا امکان آلودگی و رطوبت وجود نداشته و بروز اتصالی و حوادث دیگر به مراتب کمتر می باشد و از طرفی به علت ایزوله بودن قسمتهای برقدار وتحت ولتاژ از افراد ایمنی آن در حد بسیار بالایی می باشد . یکی از معایب پستهای گازی مایع شدن گاز به هنگام برودت هوا در درجه حرارتهای خیلی پایین می باشد از طرفی هزینه این پستها خیلی بالا می باشد .
3ـ پستهای سیار (Mobiel Substation) :
این پستها نیز بصورت GIS بوده تا از نظر حجم تجهیزات و وزن کل پست
کاهش پیدا نماید ترانسفورماتور و سایز تجهیزات بر روی یک یا دو تریلر که می توان توسط یدک کش م
تعریف پست فشار قوی:
یکپست فشار قوی مجموعه ای از تجهیزات میباشد که به منظور تغییر سطح ولتاژ با بوجود آوردن امکان تغذیه نقاط مختلف و تقسیم انرژی الکتریکی بین آنها مورد استفاده قرار می گیرد .
انواع پستهای فشار قوی بر حسب نوع کار :
1ـ پستهای نیروگاهی یا بالا برندة ولتاژ (Step Up Substation) :
وظیفة این پستها افزایش ولتاژ خروجی ژنراتورها به سطح ولتاژ انتقال میباشد.
2ـ پستهای انتقال (High Voltage Substation) :
وظیفه پستهای انتقال ، کاهش ولتاژ الکتریکی به سطح ولتاژ فوق توزیع و همچنین تقسیم این ولتاژ به خروجی های متعدد می باشد .
3ـ پستهای توزیع(Distributio Substation) :
وظیفة این پستها پایین آوردن ولتاژ از سطح فوق توزیع به سطح توزیع بوده و انرژی الکتریکی در این سطح را زا طریق فیدرهای مختلف تحویل می دهد .
4ـ پستهای فشار ضعیف(Low Voltage Substation) :
که وظیفه آن تبدیل ولتاژ توزیع به ولتاژ فشار ضعیف است که قابل استفاده در مصارف صنعتی و خانگی باشد .
5ـ پستهای کلیدی یا کوپلاژ(Switching Substation) :
در این پستها سطح ولتاژ تغییر ننموده و صرفاً بعنوان یک تقسیم کننده ولتاژ ثابت را در فیدرهای مختلف و متعدد تغذیه می نماید .
در عمل ممکن است یک پست ترکیبی از دو یا چند نوع فوق الذکر باشد که هم
افزاینده و هم کاهنده و هم بصورت یک پست کلیدی باشد . انواع پستها از لحاظ استقرار فیزیکی :
پستهای فشار قوی از لحاظ وضعیت استقرار آنها به دو دسته تقسیم میگردند:
1ـ پستهای باز یا خارجی (Out door s/s) : در این گونه پستها تجهیزات فشار قوی در معرض شرائط جوی محیط از قبیل گرد و خاک ، باد ، باران ، رعد و برق و غیره بوده و عایقی بین آنها و هوا نمی باشد .
2ـ پستهای بسته یا داخلی (in door S/S) : در این گونه پستها تجهیزات فشار قوی در داخل اطاق یا سالن سر پوشیده قرار دارند .
پستهای باز نیز به چند دسته تقسیم می شوند :
1ـ پستهای معمولی (conventional) :
این پستها در جاییکه محدودیت زمین وجود نداشته باشد احداث می گردد و عایق بین فازها و تجهیزات و زمین ، هوا می باشد و از این نظر می بایست فاصله ایمنی و مجاز کاملاً رعایت گردد . این پستها از نظر هزینه از بقیه پستها ارزانتر می باشد .
2ـ پستهای گازی یا (Gas Insulated Substation) :
کلیه تجهیزات فشار قوی در پستهای گازی در داخل محفظة فلزی قرار دارند که بوسیلة گاز SF6 یا هگزافلوئور گوگرد که دارای خاصیت عایقی خوبی می باشد تحت فشار معینی پر شده است و چون خاصیت عایق گاز SF6 تقریباً سه برابر هوا می باشد درنتیجه فضای پستهای گازی بمراتب کوچکتر از پستهای معمولی میباشد و در جاییکه محدودیت زمین مطرح باشد خیلی مناسب است .
از مزایای دیگر پستهای GIS اینست که چون درمعرض مستقیم عوامل جوی نمیباشد لذا امکان آلودگی و رطوبت وجود نداشته و بروز اتصالی و حوادث دیگر به مراتب کمتر می باشد و از طرفی به علت ایزوله بودن قسمتهای برقدار وتحت ولتاژ از افراد ایمنی آن در حد بسیار بالایی می باشد . یکی از معایب پستهای گازی مایع شدن گاز به هنگام برودت هوا در درجه حرارتهای خیلی پایین می باشد از طرفی هزینه این پستها خیلی بالا می باشد .
3ـ پستهای سیار (Mobiel Substation) :
این پستها نیز بصورت GIS بوده تا از نظر حجم تجهیزات و وزن کل پست
کاهش پیدا نماید ترانسفورماتور و سایز تجهیزات بر روی یک یا دو تریلر که می توان توسط یدک کش م
مقاله جایگاه قرآن در آموزش و پرورش
( آلوی ) مفسر معروف اهل سنت در ( روح المعانی ) درحدیثی از ابن عباس چنان نقل می کند هنگامی که بهشتیان دربهشت هستند ناگهان نوری هم چون نور آفتاب مشاهده می کنند که صحنه ی بهشت را روشن ساخته، بهشتیان به رضوان ( فرشته ی ماموریت بهشت ) می گویند: این نور چیست با این که پروردگار می فرموده دربهشت نه آفتاب را می بینند و نه سرما را ؟
عنوان : مقاله جایگاه قرآن در آموزش و پرورش
این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد
فهرست
مقدمه
آیه 1و2
آیه 3و4
آیه 5و6
آیه 7و8
آیه 9و10
آیه 11و12
آیه 13و14
آیه 15و16
آیه 17و18
آیه 19و20
آیه 21و22
آیه 23و24
آیه 25و26
آیه 27و28
آیه 29و30
آیه 30و31
منبع : تفسیر نمونه اثر استاد مکارم شیرازی
تفسیر سوره ی دهر ( انسان )
این سوره در مدینه نازل شده و 31 آیه دارد
محتوای سوره : این سوره از یک نظر به پنج بخش تقسیم می شود :
در بخش اول از آفرینش انسان و خلقت او از نقطه ی امشاج ( مختلط ) و سپس هدایت و آزادی اراده ی او سخن می گوید
دربخش دوم سخن ازپاداش ابرار و نیکان است که شان نزول خاصی درمورد اهل بیت ( ع ) دارد که به آن اشاره خواهد شد.
دربخش سوم دلایل استحقاق این پاداش ها را در جمله هایی کوتاه و موثر باز گو می کند
دربخش چهارم به اهمیت قرآن و طریق اجرای احکام و را ه پر فراز و نشیب خود سازی اشاره شده
در بخش پنجم سخن از حاکمیت مشیت الهی ( درمین مختار بودن انسان ) به میان آمده است
برای این سوره نامهای متعددی است که مشهورترین آن ها سوره ی انسان و سوره ی ( هر ) و سوره ی ( هل اتی ) است که هر کدام از آن ها از یکی از کلمات اوائل سوره گرفته شده هر چند در روایاتی که بعداً در فصیلت سوره می خوانیم تنها از ( هل اتی ) یاد شده
فصیلت تلاوت سوره : درحدیثی از پیغمبر ( ص ) آمده است ( کسی که سوره ی هل اتی را بخواند پاداش او بر خداوند بهشت و لباس های بهشتی است )
در حدیثی از امام باقر (ع) آمده که ( یکی از پادشاههای کسی که سوره هل اتی ر ا درصبح پنج شنبه بخواند این است که در قیامت با پیغمبران اکرم ( ص ) خواهد بود )
بسم الله الرحمان الرحیم به نام خداوند بخشنده ی بخشایندگار
( آیه 1 ) به این که بیشترین بحث های این سوره پیرامون قیامت و نعمت های بهشتی است ولی در آغاز آن سخن از آفرینش انسان است چرا که توجه به این آفرینش زمینه ساز توجه به قیامت و رستاخیز است ، می فرماید : آیا ( چنین نیست که ) زمانی طولانی بر انسان گذشت که چیز قابل ذکری نبود
هل اتی علی الانسان حین من الدهر لم یکن شیئاً مذکوراً
منظور از انسان دراینجا نوع انسان است و عموم ا فراد بشر را شامل می شود.
( آیه 2 ) بعد از این مرحله نوبت آ فرینش انسان، و موجود قابل ذکر شدن است. می فرماید: ما انسان را از نقطه ی مختلطی آفریدیم و او را می آزماییم ( بدین جهت او شنوا و بینا قرار دادیم ( انا خلقنا الا نسان من نطفه امشاج نبتلیه فجعلناه سمیعاً بصیرا ً )
آفرینش انسان از نقطه ی مخلوط ممکن است اشره به اختلاط نطفه ی زن و مرد و ترکیب اسپرم و اوول بوده باشد همان گونه که در روایت اهل بیت ( ع) اجمالاً به آن اشاره شده .
یا اشاره به استعداد های مختلفی که دردرون نطفه از نظر عامل وراثت از طریق ژن ها و مانند آن وجود دارد، و یا اشاره به اختلاط مواد ترکیبی نطفه است چرا که از دهها ماده مختلف تشکیل یافته و یا اختلاط همه ی این ها با یکدیگر
معنی اخیر از همه جامع تر و مناسبتر است.
جمله ی ( نبتلیه ) اشاره به رسیدن انسان به مقام ( تکلیف و تعهد و مسئولیت وآزمایش و امتحان ) است و از آن جا که آزمایش و تکلیف بدون آگاهی ممکن نیست، در آخر آیه اشاره به ابراز شناخت و چشم و گوش می کند که در اختیار انسان ها قرار داده است.
( آیه 3 ) از آن جا که تکلیف و آزمایش انسان علاوه بر مسئاله آگاهی و ابراز شناخت نیاز به دو عامل دیگر یعنی هدایت واختیار دارد – این آیه به آن اشاره کرده می فرماید ( ماراه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس ( انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً )
هدایت : دراینجا معنی و سیع و گسترده ای دارد که هم هدایت تکوینی را شامل می شود و هم هدایت فطری و هم تشریعی را هر چند سو ق آیه بیشتر روی هدایت تشریعی است.
( آیه 4 ) دراین آیه اشاره ی کوتاه و پرمعنایی به سر نوشت کسانی که راه کفر و کفران را می پو یند کرده و می فرماید: ( ما برای کافران زنجیرهلا و غلها و شعله های سوزان آتش آماده کرده ایم )
( انا اعتدنا للکافرین سلاسل اغلا لاً و سعیراً )
ذکر غل و زنجیر وسپس شعله های سوزان آتش بیان گر مجازات عظیم این گروه است که در آیات ذکر قرآن نیز به آن اشاره شده و عذاب و اسارت در آن جمع است.
( آیه 5 ) شان نزول : سندی بزرگ بر فضیلت اهل بیت پیامبر ( ص )
ابن عباس می گوید : حسن و حسین ( ع ) بیمار شدند، پیامبر ( ص) با جمعی از یاران به عیادتشان آمدند و به علی ( ع) گفتند : ای ابوالحسن ! خوب بود نذری برای شفای فرزندان خود می کردی
علی ( ع) و فاطمه ( ع ) و فضه که خادمه ی آن ها بود نذر کردند که اگر آن ها شفا یابند سه روز ، روزه بگیرند
چیزی نگذشت که هر دو شفا یافتند، درحالی که از نظر مواد غذایی دست خالی بودند علی ( ع ) سه من جو قرض نمود و فاطمه ( ع ) یک سوم آن را آرد کرد ونان پخت هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت : السلام علیکم اهل بیت محمد ( ص ) : سلام بر شما ای خاندان محمد ! مستمندی از مستمندان مسلمان هستم غذایی به من بدهید.
آنان همگی مسکین را بر خود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند روز دوم هم چنان روزه گرفتند و موقع افطار وقتی که غذایی را آماده کرده بودند ( همان نان جویی ) یتیمی بر در خانه آمد آن روز نیز ایثار کردند و غذای خود را به او دادند ( بار دیگر با آب ا فطار کردند و روز بعد را نیز روزه گرفتند )
درسومین روز سپری به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد باز هم سهم غذای خود را به او دادند هنگامی که صبح شد علی ( ع ) دست حسن و حسین ( ع ) را گرفته بود و نزد پیامبر ( ص ) آمدند و پیامبر ( ص ) آنان ر ا مشاهده کرد، دید از شدت گرسنگی می لرزند. فرمود این حالی را که در شما می بینم برای من بسیار گران است و سپس بر خواست و با آن ها حرکت کرد هنگامی که وارد خانه ی فاطمه ( ص ) شد دید در محراب عبادت ایستاده در حالی که از شدت گرسنگی شکم او به پشت چسبیده و چشمانش بر گودی نشسته پیامبر ( ص ) ناراحت شد ودر همین هنگام جبرئیل نازل گشت و گفت ای محمد این سوره را بگیر، خداوند با چنین خانه ای به تو تهنیت می گوید سپس سوره ی ( هل اتی ) را بر او خواند
بعضی گفته اند که آیه ی ( ان الابرار ) تا آیه ی ( کان سعیکم مشکوراً ) که مجموعاً هیجده آیه است در این موقع نازل گشت
آن چه در بالا آوردیم بض حدیثی است که با کمی اختصار در الغدیر آمده است و در همان کتاب 34 نفر از علمای معروف اهل سنت نام می برد که این حدیث را در کتاب های خود آورده اند
به این ترتیب روایت فوق از روایتی است که در میان اهل سنت مشهور بلکه متواتر است.
و اما علمای شیعه همه اتفاق نظر دارند که این 18 آیه یا مجموع این سوره درماجرای فوق نازل شده است و همگی بدون استثناء در کتب تغییر یا حدیث روایت مربوط به آن ر ا به عنوان یکی از افتخارات و فضایل مهم علی ( ع ) و فاطمه زهرا و فرزندانشان ( ع ) آورده اند.
تفسیر پاداش عظیم ابرار: در آیات گذشته بعد از آن که انسان ها را به دو گروه بثا کر و کفور یا شکر گزار و کفران کننده تقسیم کرد اشاره ای کوتاهی به مجازات و کیفر سخت کفران کنندگان آمده بود، در این جا به سراغ پاداش های شکر گزاران و ابرار ( نیکان و پاکان ) می رود و نکات جالبی دراین زمینه یاد آوری می کند نخست می فرماید به یقین ابرار از جامی می نوشند که با عطر خوشی آمیخته است ( ان الا برار یشربون من کاس کان مزاجها کا فوراً )
آیه ی فوق نشان می دهد که این شراب طهور بهشتی بسیار معطر و خوشبو است و هم ذائقه از آن لذت می برد و هم شامه
( آیه ی 6 ) سپس بر سرچشمه ای که این جام شراب از آن پر می شود اشاره کرده و می افزاید از چشمه ای که بندگان خاص خدا از آن می نوشند و از هر جا بخواهند آن راجاری می سازند ( علینا یشرب بها عباد الله یفجرونها تفجیراً )
آری ! این که در حدیثی از امام باقر ( ع) نقل شده که در توصیف آن فرمود: این چشمه ای است در خانه ی پیغمبر اسلام ( ص ) که از آن جا بر خانه سایر پیامبران و مومنان جاری می شود.
آری! همان گونه که در دنیا چشمه های علم و رحمت از خانه ی پیامبر ( ص ) به سوی بندگان خدا و نیکان سرازیر می شود در آخرت که تجسم بزرگی از این برنامه است چشمه شراب طهور الهی از همین بیت و حی می جوشد وشاخه های آن به خانه های مومنان سرازیر می گردد او با نوشیدن از این شراب هرگونه اندوه و ناراحتی و ناخالصی را از درون جان خود می شویند
( آیه 7 ) در آیات بعد به ذکر اوصافی اعماق که ( اجرای و عبادالله دارند، پرداخته ، و با ذکر پنج وصف دلیل استحقاق آن ها را نسبت به این همه نعمتهای بی مانند توضیح داده، می فرماید آن ها به نذر خود وفا می کنند ( یوفون بالنذر ) و از روزه که از شر وعذاب گسترده است بیمناکند ( و یخافون یوماً کان شره مستطیراً )
ترس آنان از شر آن روزبزرگ اشاره به ایمانشان به مسئاله معاد و احساس مسئولیت شدید در برابر فرمان الهی است
( آیه 8 ) سپس به ذکر سومین عمل شایسته پرداخته می گوید، غذای خود را با این که به آن علاقه ( ونیاز ) دارند به مسکین و یتیم می دهند ( یطعمون الطعام علی حبه مسکیناً و یتیماً و اسیراً )
اطعام کردن آنها ساده نیست بلکه توام با ایثار در هنگام نیاز شدید است و از سوی دیگر اطعامی است گسترده که انواع نیازمندان را از مسکین و یتیم و اسیر شامل می شود به این ترتیب رحمتشان عام و خدمتشان گسترده است. ضمناً از آیه ی فوق به خوبی استفاده می شود که یکی از بهترین اعمال اطعام محرومین و نیازمندان است، نه تنها نیازمندان مسلمان که اسیر بلاء شرک نیزتحت پوشش این دستوراسلامی قرار گرفته، تا آن جا که اطعام آن ها یکی از کارهای برجسته ی ابرار شمرده شده است.
( آیه 9 ) این آیه چهارمین عمل برجسته ی ابرار اخلاص می شمرد و می فرماید: آنها می گویند: ما شما را تنها به خاطر خدا اطعام می کنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم ( انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکوراً )
این برنامه منحصر به مسئاله ی اطعام نیست که اعمالشان مخلصانه و برای ذات پاک خداوند است و هیچ چشم داشتی به پاداش مردم و حتی تقدیر و تشکر آنها نیست و اصولاً در اسلام ارزش عمل به خلوص نیت است و گرنه اعمالی که انگیزه ی غیر الهی داشته باشند هیچ گونه ارزش معنوی و الهی ندارند
( آیه 10 ) و در آخرین توصیف ( ابرار) می فرماید: آنها می گویند ما از پرودگارمان خائفیم از آن روز که عبوس و سخت است ( انا نخاف من ربنا یوماً عبوساً قمطریراً )
تعبیر از روز قیامت به روز عبوس ( سخت ) با این که عبوس ازصفات انسان است به کسی می گویند که قیافه اش را در هم کشیده وبه خاطر تاکید بر وضع وحشتناک آن روز است یعنی آن قدر حوادث آن روز سخت و ناراحت کننده است که نه تنها انسان ها از آن روز عبوسند بلکه گویی خود آن روز نیز عبوس است
( آیه 11 ) دراین آیه به نتیجه ی اجمالی اعمال نیک و نیات پاکی که ابرار دارند اشاره کرده می فرماید به خاطر این عقیده و عمل خداوند آنان را از شر آن روز نگه می دارد و آن ها را می پذیرد در حالی که غرق شادی و سرو برند ( فوفیثم الله شر ذلک الیوم ولقیهم نصرهً و سروراً ) بنابر این اگر در دنیا به خاطر احساس مسئولیت از آن روز بیمناک بودند: خداوند در عوض آنها را در آن روز غرق شادمانی و سرور می کنند
( آیه 12 ) پا داشهای عظیم بهشتی: بعد از اشاره اجمالی در آیات گذشته به نجات ( ابرار و نیکان ) ازعذاب های دردناک روز قیامت و رسیدن آنها به لقای محبوب دراین جا به شرح این نعمتها ی بهشتی پرداخته و حداقل پانزده نعمت را در طی این آیات بر می شمرد:
نخست ازمسکن و لباس این بهشتیان سخن می گوید، می فرماید: خداوند ( در برابر صبرشان بهشت و لباس های حریر بهشتی را به آن ها پاداش می دهند)
( و جزیهم بما صبروا جنه و حریراً )
نه تنها در این آیه ، که در آیات دیگر قرآن نیز به این حقیقت تصریح شده که پاداش های قیامت در مقابل صبر و شکیبایی انسان است. صبر در طریق اطاعت، صبر دربرابر معصیت وصبر و استقامت دربرابر مشکلات ومصایب . درآیه 24 سوره ی رعد می خوانیم، فرشتگان به بهشتیان چنین خوشامد می گویند: ( سلام علیکم بما صبرتم ) درود بر شما به خاطر صبر و استقامتی که داشتید
( آیه 13 ) سپس می افزاید: این در حالی است که در بهشت بر تخت ها ی زیبا تکیه کرده اند نه آفتاب را در آن جا می بیند ونه سرما را ( متکئین فیها علی الا رائک لا یرون فیها شمساً و لا زمهریراً )
نه این که خورشید و ماه در آن جا وجود نداشته باشد، بلکه تابش ناراحت کننده ی خورشید وجود ندارد، با وجود سایه های درختان بهشتی.
مقاله تعریف و اثبات عصمت پیامبران و امامان
منظور از معصوم بودن پیامبران یا بعضی دیگر از انسانها تنها عدم ارتکاب گناه نیست ، زیرا ممکن است یک فرد عادی هم مرتکب گناهی نشود ….بلکه منظور این است که شخص ، دارای ملکه نفسانی نیرومندی باشد که در سخت ترین شرایط هم او را از ارتکاب گناه باز دارد . ملکهای که از آگاهی کامل و دائم به زشتی گناه و اراده قوی بر مهار کردن تمایلات نفسانی حاصل میگردد . و چون چنین ملکهای با عنایت خاص الهی تحقق مییابد، فاعلیت آن به خدای متعال نسبت داده میشود.
عنوان : مقاله تعریف و اثبات عصمت پیامبران و امامان
این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد
فهرست مطالب
از دیدگاه آقای مصباح یزدی
از دیدگاه آقای جعفر سبحانی
از دیدگاه آقای ابراهیم امینی
ادله عقلی عصمت پیامبران و امامان
ادله نقلی عصمت پیامبران و امامان
آیا عصمت انبیاء مورد تایید قرآن است
حضرت آدم
سوره طه آیه 115
وسوسه میشود گول میخورد میلغزد وازفرمان الهی سرپیچی میکند
سوره طه آیه 121
حضرت یونس
سوره ضحی آیه 7
سوره احزاب آیه 37
سوره مجادله آیه 2
عصمت امامان دوازدهگانه
نقد دلیل
عصمت پیامبران و امامان دوازده گانه ، رکن رکین تفکر شیعه و از ضروریات این مذهب است . در تعریف عصمت بین عالمان شیعه اختلافاتی وجود دارد ، اما نوع ادله ای که برای اثبات ضرورت عصمت پیامبران و امامان میآورند ، ناخودآگاه آنان را به تعریف واحدی از عصمت میرساند که در آن ، مصونیت از هر گونه گناه ، خطا و لغزش(بزرگ یا کوچک، عمدی یا سهوی) و در تمام عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی مندرج میباشد .
از دیدگاه آقای مصباح یزدی :
منظور از گناه که شخص معصوم مصونیت از ارتکاب آن دارد، عملی است که در لسان فقه، حرام نامیده میشود و همچنین ترک عملی است که در لسان فقه واجب شمرده میشود.
از دیدگاه آقای جعفر سبحانی :
عصمت به معنی مصونیت بوده و در باب نبوت دارای مراتب زیر است :
الف . عصمت در مقام دریافت ، حفظ و ابلاغ وحی
ب . عصمت از معصیت و گناه
ج . عصمت از خطا و اشتباه در امور فردی و اجتماعی .
البته مصونیت از خطا در « مسائل عادی زندگی » ، « داوری در منازعات » ،« تشخیص موضوعات احکام دینی » و حتی مصونیت از « برخی بیماریهای جسمی… که مایه تنفر و انزجار مردم میگردد » نیز از دیدگاه آقای سبحانی در تعریف عصمت گنجانده شده است .
از دیدگاه آقای ابراهیم امینی :
« عصمت عبارت است از یک نیروی فوق العاده باطنی و یک صفت نیرومند نفسانی که در اثر مشاهده حقیقت جهان هستی و رویت ملکوت و باطن عالم وجود حاصل میشود. این نیروی فوق العاده غیبی در هرکسی وجود پیدا کرد از مطلق خطا و گناه معصوم خواهد بود و از جهات مختلف بیمه شده است :
1. در مقام تلقی وحی و درک واقعیات خطا نمیکند.
2. در مقام ضبط و نگهداری احکام و قوانین اشتباه و سهو ندارد.
3. در مقام ابلاغ و اظهار احکام مرتکب اشتباه و گناه نمیشود.
4- در مقام عمل از لغزشهای عمدی و سهوی مصونیت دارد . هرگز گناه نمیکند و احتمال خطا و گناه درباره اش صفر است.»
دیدیم که از نظر آقایان امینی و سبحانی ، عصمت عبارتست از مصونیت از هر گونه گناه و خطا و لغزش ( چه عمدی و چه سهوی) و در تمام عرصههای زندگی فردی و اجتماعی ، اما از نظر آقای مصباح یزدی ، عصمت فقط به معنی مصونیت از ارتکاب گناه است ، آن هم گناهی که در لسان فقه گناه شمرده شود نه هرگونه گناهی . در ضمن از نظر قاطبه علمای شیعه پیامبران و امامان ، از همان آغاز زندگی ( یعنی تولد وطفولیت ) تا آخر عمر معصوم هستند، نه اینکه بعد از نبوت یا امامت معصوم شوند . پس به طور خلاصه نظریه عصمت از دیدگاه شیعه چنین است :
« پیامبران و امامان دوازدهگانه ، در تمام طول عمر معصوم هستند .»
ادله عقلی عصمت پیامبران ( و امامان )
دراینجا به چند نمونه از ادله عقلی شیعه که در آنها سعی شده است تا ضرورت عقلی عصمت پیامبران اثبات شود ، اشاره میکنیم و به نقد آنها میپردازیم .
دلیل اول « پیامبران الهی در عمل به احکام شریعت ، از هر گونه گناه و لغزش مصونیت دارند و اصولا هدف از بعثت پیامبران در صورتی تحقق میپذیرد که آنان از چنین مصونیتی برخوردار باشند . زیرا اگر آنان به احکام الهی که خود ابلاغ میکنند دقیقا پایبند نباشند ، اعتماد به صدق گفتار آنها از میان میرود و در نتیجه هدف نبوت تحقق نمییابد .»
« عصمت برای پیامبران لازم است تا وثوق به گفتار آنها حاصل شود و غرض از نبوت تحقق یابد»
دلیل فوق از جهات گوناگون قابل خدشه است که به چند مورد آن اشاره میکنیم:
1. این استدلال اگر هم درست و کامل باشد فقط ضرورت مصونیت از گناهان عمدی آن هم گناهانی که در ملأعام و در انظار مردم انجام گیرد را اثبات میکند ، نه گناهانی که در اثر غفلت و سهو و نسیان گاهی گریبانگیر آدمیمیشود و نه گناهان پنهانی و دور از چشم مردم وجود سهو و نسیان و ابتلا به غفلتهای آنی و زودگذر در انسان امری طبیعی و مورد قبول همه است و هیچ کس تنها به دلیل اینکه گاهی در اثر سهو و فراموشی مرتکب بعضی گناهان خصوصا گناهان کوچک میشود ، مورد بی اعتمادی مردم قرار نمیگیرد . آری اگر شخصی غرق در گناه بوده و آلودگی او به رذائل اخلاقی ( کماً و کیفاً ) در سطح بالایی باشد به او نمیتوان اعتماد و اطمینان کرد و اگر چنین شخصی ادعای پیامبری کند ، ادعایش مورد پذیرش مردم قرار نمیگیرد . اما اگر یک انسان وارسته و متصف به صفات نیک انسانی و آراسته به فضائل اخلاقی که هر چند معصوم نیست، اما در مجموع انسان پاک و با فضیلتی است و مردم او را به عنوان یک انسان سالم و خوب میشناسند ، ادعای پیامبری کند ، ادعای او مورد توجه و تأمل قرار میگیرد و در مردم تأثیر میگذارد، مضافا بر اینکه پیامبر فقط ادعای پیامبری نمیکند، بلکه برای اثبات پیامبری خود دلایل و براهین و معجزاتی هم به مردم ارائه میدهد و همین معجزات به علاوه جاذبه معنوی و تاثیر کلامش در بیدار کردن فطرت خفته انسانها اطمینان مردم نسبت به پیامبر را جلب میکند . پس از آن هم اگر خود پیامبر مرتباً و به دفعات ، احکام الهی را نقض کرده و مرتکب معاصی و یا اعمال زشت و ناپسند ( آن هم به طور عمد و در حضور دیگران ) شود ، ممکن است پیامبری او زیر سؤال برود و مردم به صدق گفتار او شک کنند . اما اگر فقط به درموارد بسیار اندک و در اثر سهو و فراموشی مرتکب بعضی از گناهان شود ، دلیلی ندارد که مردم به صداقت او در ادعایش ( مبنی بر نبوت ) شک کنند . در این استدلال فرض بر این است که برای انسان فقط و فقط دو حال وجود دارد : 1. غرق بودن در گناه و آلودگیهای اخلاقی 2. معصوم بودن . به عبارتی دیگر گویا هر انسانی یا معصوم است یا غرق در گناه . و بعد گفتهاند اگر کسی غرق در گناه باشد ، مردم به صدق گفتار او اعتماد و اطمینان نخواهند کرد پس کسی که مدعی پیامبری است باید معصوم باشد تا مرد به او اعتماد کنند و هدف از نبوت حاصل گردد . غافل از اینکه در اینجا حالت سومیهم هست و آن اینکه شخص مدعی پیامبری، اگر چه معصوم نیست، اما غرق در گناه و الودگی های اخلاقی هم نیست و در مجموع انسان پاک و وارسته ای است و به دلیل همین وارستگی و پاکی و صداقت و امانتداری و جاذبه معنوی که دارد، مردم نسبت به او احساس محبت و اطمینان میکنند و ادعای چنین شخصی مبنی بر نبوت ـ که علاوه بر سابقه خوب و جایگاهی در دل مردم دارد، برای اثبات ادعای خود معجزه هم میآورد ـ زمین تا آسمان فرق دارد با ادعای یک شخص فاسق و گناهکار ( یا حتی عادی ) که هیچ جایگاهی که در دل مردم ندارد و در ضمن برای اثبات ادعای خود ، نمیتواند معجزه ای ارائه دهد .
2. همان طور که در ابتدی بند پیشین آوردیم ، این استدلال حداکثر ضرورت عصمت ظاهری پیامبران را اثبات میکند . به عبارت دیگر اگر اعتماد مردم را مبنا قرار دهیم کافی است شخص مدعی پیامبری ، انسانی ظاهر الصلاح باشد یعنی در ملأ عام و در انظار مردم مرتکب گناهان یا اعمال زشت و ناپسند نشود، تا مردم به او اطمینان کنند . اما ضرورتی ندارد که شخص ، از هرگونه خطا و لغزش و گناهی ـ چه در ظاهر و چه در پنهان ـ مصون باشد . پس این دلیل ، ناتمام است .
3.استدلال فوق اگر هم درست و تمام باشد فقط ضرورت عصمت از گناه را اثبات میکند نه عصمت از خطا و اشتباه ، و این نکته مهمیاست . پیامبران همواره اعلام میکنند که ما هم بشری مثل شما و همه افراد نوع بشر هستیم و تنها فرق ما با شما این است که به ما وحی میشود . محتوای وحی الهی هم ، همان چیزی است که در کتب آسمانی آمده است یعنی مجموعه ای از معارف الهی و دستورات و احکام کلی که دینداران ، مکلفند به آنها عمل کنند . پیامبران هیچگاه اعلام نمیکنند که تمام اعمال و حرکات ریز و درشت ما ( حتی در حوزه زندگی فردی و خصوصی ) به راهنمایی وحی انجام میشود ، تا اگر مردم خطایی در اعمال او دیدند ( مثلا اشتباه درانتخاب همسر ) نسبت به ادعاهای او شک کنند . بنابراین به عنوان مثال ، اگر پیامبر اسلام (ص) در انتخاب نگهبانان لایق و امانتدار و مطیع ، در سپردن تنگه کوه احد به آنها اشتباه کند و این اشتباه باعث شکست در جنگ شود ، هیچکس نسبت به پیامبر بودن آن حضرت شک نمیکند ، چرا که آن حضرت مدعی نبوده است که سپردن این امر به افراد مذکور ، به فرمان خدا و از طریق وحی بوده است .
4.دلیل مذکور ، با این مدعا که صفت عصمت قابل شناسایی توسط مردم نیست ، در تناقض آشکار است . همان طور که میدانیم بنا به ادعای شیعه ، امام و جانشین پیامبر (ص) باید معصوم باشد و چون صفت عصمت ، قابل تشخیص و شناسایی توسط مردم نیست ، پس امامت باید با نصب الهی و معرفی پیامبر ( یا امام معصوم قبلی ) تحقق یابد. به عبارت دیگر امامت باید منصوص باشد . اما در این استدلال ، گفته میشود که اگر پیامبری معصوم نباشد ، مردم به او اعتماد نمیکنند و لذا غرض از نبوت حاصل نمیشود. سؤال این است که مردم چگونه میتوانند به عصمت شخص پیببرند تا بعد از آن ، ادعای او مبنی بر نبوت را بپذیرند و به او اعتماد کنند ؟ آنچه مردم میتوانند به آن پی ببرند حداکثر ، این است که از فلان شخص ( که اکنون مدعی نبوت است ) تاکنون گناه یا خطا یا عمل زشتی دیده نشده است . اما همه میدانیم که این با عصمت فرق دارد . ممکن است آن شخص در خلوت و پنهانی مرتکب اعمال زشت و ناپسندی شده، اما مردم خبر نداشته باشند . پس راهی برای اثبات عصمت یک شخص برای مردم وجودندارد. حال چگونه است که مردم ـ بدون آنکه بتوانند به عصمت کسی اطمینان پیدا کنند ـ دعوت پیامبران را میپذیرند و به آنها اعتماد و اطمینان میکنند ؟
کارآموزی حسابداری دولتی
از آنجایی که بودجه شاهرگ اصلی دولت است، دولت تمام فعالیتها و برنامهریزیهای مالی اعم از کسب درآمد و پرداخت هزینههای خود را در چارچوب قانون بودجه طی یک سال مالی انجام میدهد. ادارة صحیح امورمالی دولت، نقش به سزایی در بهسازی نظام اقتصادی و اداری یا مدیریت بخش دولتی دارد. با استقرار سیستم حسابداری مناسب و کارآمد میتوان اطلاعات صحیح و قابل اعتمادی را جهت تصمیمگیریهای منطقی برای برنامهریزیهای آینده اعمال نمود.
فرمت فایل ورد با قابلیت ویرایش متن
تعداد صفحات :60
مقدمه:
در چند دهه اخیر گسترش روشها و تکنیکهای جدید حسابداری درتمامی رشتهها و کاربرد آن به صورت کارآمد مرهون نوآوری و تحولات بسیاری در زمینههای مختلف اقتصادی و بازرگانی بوده است، به گونهای که این تحولات عظیم منجر به تغییر سیستم حسابداری از سنتی به پیشرفته گردید. حسابداران دولتی نیز از این امر مستثنی نبوده و توانستهاند با بهرهگیری از روشهای جدید، گام مثبتی درجهت صحیح و به هنگام نمودن اطلاعات و ارقام مربوط به عملکرد دستگاههای اجرایی و رفع ناهماهنگیهای قوانین و مقررات با نیازهای جامعه در سازمانها بردارند.
از آنجایی که بودجه شاهرگ اصلی دولت است، دولت تمام فعالیتها و برنامهریزیهای مالی اعم از کسب درآمد و پرداخت هزینههای خود را در چارچوب قانون بودجه طی یک سال مالی انجام میدهد. ادارة صحیح امورمالی دولت، نقش به سزایی در بهسازی نظام اقتصادی و اداری یا مدیریت بخش دولتی دارد. با استقرار سیستم حسابداری مناسب و کارآمد میتوان اطلاعات صحیح و قابل اعتمادی را جهت تصمیمگیریهای منطقی برای برنامهریزیهای آینده اعمال نمود.
با توجه به اهمیت بودجه و ارقام آن، امور مالی هر سازمان از مهمترین بخشهای هر دستگاه اجرایی است که آن را میتوان حتی قلب سازمان نامیده یکی از الزاماتی که برای خوب تپیدن این قلب لازم است، آگاهی حسابداران از قوانین و مقررات مالی و مسلط بودن بر ثبتهای مالی و بودجهای میباشد. خداوند بزرگراسپاس میگویم کهمرا در این امر یاری نمود تا شمهای از آنچه را که در مکتب استادان بزرگوار از راه تحصیل آموخته یا درخدمت مدیران آزموده به تجربه اندوختهام، به عنوان رهآوری مختصر به پیشگاه خوانندگان عزیز تقدیم دارم.
فهرست:
مقدمه:
فصل اول:
نام دانشگاه
آشنایی با دانشگاه شهید چمران
شهر دانشگاهی
نقشه دانشگاه شهید چمران
فصل دوم:
پیشینه تاریخی سازمان مدیریت و برنامهریزی
الف: سازمان برنامه و بودجه
ب: سازمان امور اداری و استخدامی
تشکیل سازمان مدیریت و برنامهریزی
پیشینه
ساختار تشکیلاتی
الف: معاونتها
ب: شوراها و هیأتهای وابسته
ج: سازمانها، مراکز و واحدهای وابسته
اهداف و وظایف سازمان مدیریت و برنامهریزی
سازمان برنامه و بودجه دانشگاه
نمودار تشکیلاتی سازمان مدیریت و برنامهریزی
فصل سوم:
امور مالی
دبیرخانه
اداره دریافت و پرداخت
1-2-صدور سند
2-2-حسابداری بازنشستگان و مستمری
3-2-درآمدهای اختصاص دانشگاه
4-2-سپرده پیمانکاران شرکتها
5-2-صدور چک
صورت مغایرت بانکی
اداره رسیدگی
اداره اعتبارات
تعریف اعتبار
تأمین اعتبار
اعتبارات امور مالی
اداره دفترداری و تنظیم حسابها
گردش سند در امور مالی
ثبتهای حسابداری اعتبارات هزینهای
اداره دفترداری و تنظیم حساب ها
گردش سند در امور مالی
ثبت حسابداری اعتبارات هزینه ای
مقاله بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا
مطالعه و بررسی دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا، این نتیجه را به دست می دهد که مبنای پذیرش وجود خدا توسط او دلایلی است که از فسلفة دکارت در اختیار داشته است. هر چند برخی از شارحین فلسفه اسپیتوزا براهین موجود در آثار او را بعضاً متفاوت دانستهاند اما واقعیت این است که اصل و اساس این براهین همان اصول موضوعه ای است که او از آثار دکارت آموخته است.
عنوان : مقاله بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا
این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد
فهرست
۱- برهان اول ۲
برهان دوم : ۷
برهان سوم : ۱۱
برهان چهارم: ۱۳
بررسی تطبیقی ۲۱
برهان وجودی چه نوع برهانی است؟ ۲۲
خدا، نامتناهی،جوهر، وجود : ۲۶
اصلاً چرا باید چنین خدایی را شیئی تلقی کرد؟ ۳۰
براهین صدرا و اسپیتوزا و اشکالها و انتقادها ۳۲
۱- صورت اول اشکال : ۳۲
۲- صورت دوم اشکال : ۳۳
نحوة مواجهه براهین ملاصدرا و اسپیتوزا با اشکالها : ۳۵
جایگاه مسأله «وجود خدا » در تفکر دو فیلسوف ۴۱
این احتمال قوی به نظر می رسد که تفاوت استدلالهای اسپیتوزا و دکارت در خصوص اثبات وجود خدا بیشتر مربوط به نتایجی باشد که دو فیلسوف (و خصوصاً اسپیتوزا) از آنها استخراج کرده اند.
به هر حال صرفنظر از صحت و سقم این سخن که آیا دلایل اسپیتوزا متفاوت از استدلالهای دکارتی اثبات وجود خدا هستند یا خیر، در مجموع در این زمینه چهار برهان یا چهار تقریر مختلف از یک برهان، در آثار فیلسوف مورد نظر ما قابل تفکیک هستند که در این قسمت به شرح آنها خواهیم پرداخت.
1- برهان اول
به نظر می رسد با توجه به اشارات خود اسپیتوزا در آثارش مهمترین برهانی که او برای اثبات وجود خدا بیان می کند، برهانی است که اکنون قصد بیان آن را داریم. این برهان مبتنی بر این اصل است که در گفتن اینکه چیزی مندرج در طبیعت یا مفهوم چیزی است به منزله این است که بگوییم آن دربارة این چیز صادق است .» به عنوان مثال اگر ما مفهوم سه ضلعی را مندرج در طبیعت یا مفهوم یا ذات مثلث می دانیم این بدین معنی است که مثلث های موجود در جهان هم سه ضلعی هستند. مقدمه دوم این برهان این است که طبق تعریف اسپیتوزا از مفهوم خدا، «وجود ضروری مندرج در مفهوم خداست»
بنابراین، در مورد خدا میتوان گفت که «وجود ضروری در اوست یا اینکه او موجود است .»
این برهانی است که اسپیتوزا آن را برهان لمی می داند و به واسطة آن با توماس آکوئیناس که معتقد به عدم امکان اقامه برهان لمی در اثبات وجود خداست، مخالفت می ورزد. همین برهان در قضیه 11 از کتاب اخلاق به این صورت بیان شده است که «خدا یا جوهر که ؟؟از موجود است.» برخی از شارحین آثار اسپیتوزا با تبدیل این استدلال به قیاسی شرطی آنرا به این صورت توضیح داده اند:
«اگر تصور واضح و متمایزی داریم از خدا چونان موجودی که ماهیتش متضمن وجود است، پس خدا را مستقیماً ادراک می کنیم.
اما تصور واضح و متمایزی داریم از خدا چونان موجودی که ماهیتش متضمن وجود است. پس وجود خدا را مستقیماً ادراک می کنیم .
تفسیر استاد محسن جهانگیری مفسر و منتقد آزاد آسپیتوزا در کشور ما ، نیز مشابه تبیین فوق است. ایشان معتقدند : «این برهان را میتوان به صورت قیاس شرطی زیر درآورد:
هرگاه از خدا به عنوان موجودی که ذاتش مستلزم وجود است، تصوری روشن و متمایز داشته باشیم،وجود او را مستقیماً ادراک خواهیم کرد. اما از خدا به عنوان موجودی که ذاتش مستلزم وجود است تصوری روشن و متمایز داریم. پس وجود او را مستقیماً ادراک میکنیم. البته این قیاس با قیاس دیگری تکمیل می شود به این صورت که هر چیزی را که مستقیماً ادراک کنیم موجود است، آن موجود است. خدا را مستقیماً ادراک می کنیم که موجود است. پس خدا موجود است. یعنی که با نوعی از علم متقین به وجود خدا معرفت داریم .»
بنابر چنین تفاسیری از این برهان است که کسانی مانند ویلیام ارل و ولفین معتقدند که چنین بیانی صرفاً ابراز یک شهود عقلی از ماهیت و وجود ضروری خدا است و اسپیتوزا در اینجا در مقام گزارش این امر است که ما تجربه ای از خدا داریم و یا می توانیم داشته باشیم که در آن وجودش را برای ماهیتش ضروری تصور می کنیم.
در مقابل بنابر تفسیر دیگری که از برهان وجودی اسپیتوزا بر اثبات وجود خدا که توسط هارولدزوکیم ارائه شده است هدف اسپیتوزا از ارائه چنین بیانی آوردن استدلال محکمی در خصوص وجود خدا بوده است. بنابراین برهان «باید گفت ماهیت جوهر اقتضا می کند که موجود باشد و جوهری که موجود نیست، اساساً جوهر نیست. یک جوهر ناموجود،یک امر متناقض با لذات است.
براین اساس شما یا باید مفهوم جوهر را رها کنید یا باید بپذیرید که جوهر یعنی خدا، بالضروره موجود است. اما اگر شما مفهوم جوهر را کنار بگذارید در آن صورت ناچارید مفهوم حالت را نیز کنار بگذارید. پس یا هیچ چیز وجود ندارد یا خدا بالضروره موجود است .
روشن است که چنین تقریری از نظر اسپیتوزا، صرفاً با توجه به تعریف خاص فلسفه اسپیتوزا از دو اصطلاح جوهر و حالت ارائه شده است. جوهر در دیدگاه او دو شیئی است که در خودش است و به نفس خودش به تصور در می آید، یعنی تصورش به تصور شیئی دیگری که از آن ساخته شده باشد، متوقف نیست.» و مقصود او از حالت «احوال جوهر یا شیئی است که در شیئی دیگر است و به واسطه آن به تصور در می آید» . با توجه به این دو تعریف است که او در اولین اصل از اصول متعارفه کتاب اخلاق می گوید: «هر شیئی که موجود است یا در خودش وجود دارد یا در اشیاء دیگر .» به عبارت دیگر هر چیزی که وجود دارد یا جوهر است یا حالت . وجود حالت بدون وجود جوهر قابل تصور نیست. و از آنجا که در فلسفه اسپیتوزا تنها یک جوهر وجود دارد و آن همان ذات لایتناهی خدا میباشد بنابراین یا هیچ چیز وجود ندارد، یا خدا بالضروره موجود است. آنچه گذشت شرح استدلالی بود که اسپیتوزا آنرا برهانی لمی دانسته و در مسأله اثبات وجود خدا کارآمدی بیشتری نسبت به سایر براهین برای آن قائل بوده است.
به هر حال روشن است که وقتی در مورد روایت برهانی بیان اسپیتوزا بحث میشود همانگونه که فردریک کاپلتون نیز گفته است ما با شکلی از برهان وجودی ؟؟ که در معرض حملات و انتقاداتی قرار دارد که براهین وجودی قدیس آنسلم و رنه درکات با آن مواجه بودند . فهم چگونگی گذر از این اعتراضات به واسطه تقریرهای متفاوت فلاسفهای همچون، آنسلم، درکارت، اسپیتوزا و ملاصدرا زمینة درک عمیقتری از برهان وجودی را فراهم خواهد آورد. در مورد اسپیتوزا، به احتمال قوی کسانی مانند ولفن و ارل که او را در هنگام بیان برهان وجودی ، در مقام گزارش تجربة ما از خدا می دانند، سعی کرده اند که روایت اسپیتوزایی برهان وجودی را از این انتقادات نجات دهند. به هنگام بحث تطبیقی در مورد آراد اسپیتوزا و ملاصدرا ما تمرکز بیشتری در این خصوص خواهیم داشت.
برهان دوم :
برهان دومی که اسپیتوزا در قضیة ششم از کتاب «شرح اصول فلسفه دکارت و تفکرات مابعدالطبیعی» بیان کرده است همان برهانی است که دکارت در تأمل سوم از کتاب تأملات در فسلفه اولی اقامه نموده است. در این برهان، وجود خدا از صرف این واقعیت که تصور او در ما موجود است از طریق برهان انی مبرهن شده است. براساس این برهان «واقعیت ذهنی هر یک از تصورات ما مقتضی علتی است که همین واقعیت نه تنها ذهناً بلکه به صورت برابر یا برتر مندرج در آن است (طبق اصل متعارف نهم) اما با تصوری که از خدا داریم (طبق تعریف دوم و هشتم) واقعیت ذهنی این تصور به صورت برابر یا برتر مندرج در ما نیست (طبق اصل متعارف چهارم) و ممکن نیست جز خدا در چیز دیگری مندرج باشد (طبق تعریف هشتم) بنابراین تصور خدا که موجود در ماست ایجاب می کند که خدا علت آن باشد و در نتیجه (طبق اصل متعارف هفتم) خدا موجود است .
دانلود کامل مقاله بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا