دانلود پروژه مقاله و گزارش کارآموزی و کارآفرینی

این وبلاگ با مساعدت دوستان عزیزم آماده کمک به شما عزیزان میباشد

دانلود پروژه مقاله و گزارش کارآموزی و کارآفرینی

این وبلاگ با مساعدت دوستان عزیزم آماده کمک به شما عزیزان میباشد

بررسی شیوع کودک آزاری در وابستگان به مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز ترک خود معرف شهر یزد

بررسی شیوع کودک آزاری در وابستگان به مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز ترک خود معرف شهر یزد

کودک آزاری 

کودک آزاری و مسامحه به کلیه صدمات و آزارهای جسمی ، آزارهای روانی و خلقی ، آزارهای جنسی  و سهل انگاری  یا بدرفتاری  با کودک گفته می شود که توسط شخصی که عهده دار مسئولیت سلامتی جسمی و روانی و آسایش و رفاه کودک است، اعمال می‌شود و در نتیجه آن سلامتی جسمی، روانی، بهداشتی و یا آسایش و رفاه کودک صدمه دیده و آسیب می بیند و شامل طیف وسیعی از اعمال سوء رفتار گرایانه یا انجام ندادن وظایف و مسئولیت هایی است که در نتیجه آن رخداد حوادث و حالات مرضی و مرگ است و بر اساس طبقه بندی DSMIV کودک آزاری به سه نوع آزارهای جسمی، آزارهای جنسی و مسامحه می باشد ولی دو نوع دیگر کودک آزاری نیز ذکر شده که روی هم به پنج نوع زیر می باشد:

موضوع: بررسی شیوع کودک آزاری در وابستگان به مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز                                                                 ترک خود معرف شهر یزد

این فایل با فرمت ورد و آماده پرینت می باشد.

مقدمه ۵

کودک آزاری ۵

تاریخچه ۸

کودک آزاری در طبقه بندی علمی تشخیص بیماری های روانی ۱۱

شیوع و همه گیرشناسی ۱۳

سبب شناسی ۱۶

علائم بالینی و تشخیص ۲۳

علائم و خصوصیات کودکان آزاردیده جسمی ۲۳

خصوصیات والدین سوء رفتارگر جسمی ۲۶

معاینات و آزمایشات پاراکلینیکی ۲۷

تشخیص های افتراقی ۳۴

عوارض کودک آزاری ۳۶

الف) عوارض سوء رفتار جسمی ۳۷

ب) عوارض سوء رفتار جنسی ۴۰

مبانی روانشناختی و خصوصیات والدین سوء رفتارگر ۴۲

سیر و پیش آگهی ۴۶

پیشگیری ۴۸

درمان ۴۹

الف- درمان کودک ۵۰

ب- درمان والدین: ۵۱

ج) درمان سوء رفتارهای جنسی ۵۱

هدف اصلی ۵۲

اهداف فرعی ۵۲

تعریف واژه ها ۵۳

کودک آزاری ۵۴

۱- سهل انگاری و اهمال و غفلت ۵۴

۲- آزارهای فیزیکی ۵۴

۳- آزارهای روانی ۵۵

۴- آزارهای جنسی ۵۵

۵- آزارهای مراسم و آئین خرافی ۵۵

محدودیت های پژوهش ۵۵

مروری بر مطالعات انجام شده ۵۷  

فصل اول 

مقدمه

1- آزارهای جسمی 2- مسامحه 3- آزارهای جنسی 4- آزارهای روانی و خلقی 5- آزارهای مراسم و آئین خرافی .

1- آزارهای جسمی: به کلیه اعمالی گفته می شود که نتیجه آن صدمات جسمی کودک است و عامدانه انجام می شود. از قبیل کتک زدن، گاز گرفتن، سوزن زدن، لگد زدن، سوزاندن و مسموم کردن که در اثر این عمال آسیب به پوست و بافت سطحی بدن، صدمه به سر، صدمه به ارگان های داخلی بدن و اسکلتی بدن کودک وارد می شود.

2- مسامحه و اهمال کاری: عبارت است از انواع سهل انگاری و مسامحه و کوتاهی کردن در فراهم آوردن مناسب و کافی عواملی که در نگهداری مناسب از کودکان لازم است و به عبارت دیگر سهل انگاری در حفاظت کودک از خطرات و صدماتی که وی را تهدید می کند که این خطرات ممکن است خطرات محیطی و یا صدماتی باشد که از طرف دیگران یا به صورت جاهلانه و یا بدخواهانه به کودک وارد می شود که شامل صدمات فیزیکی یا خلقی و یا تربیتی است. کلاً مسامحه و سهل انگاری به انواع سهل انگاری های جسمی و یا سهل انگاری های خلقی و روانی، سهل انگاری های تربیتی و سهل انگاری در درمان بیماری های کودک و سهل انگاری های بهداشتی می باشد، این نوع کودک آزاری شایع ترین نوع کودک آزاری است.

3- آزارهای جنسی: شامل طیف وسیعی از سوء رفتارهای جنسی با کودک می باشد که توسط یک فرد بالغ و یا کودکی دیگر که از او بزرگتر است از روی اجبار و زور اعمال می‌شود و از دستکاری و دستمالی از روی لباس تا زنای به عنف را شامل می شود. این اعمال می تواند بین دو جنس یکسان و یا دو جنس مختلف باشد. بزرگسالان و فامیل های کودک که ممکن است نسبت دوری با وی داشته باشند ولی بی واسطه در رابطه با کودک می باشند، بیشترین موارد کودک آزاری جنسی را مرتکب می شوند. بدین صورت کودکان معمولاً شخص آزاردهنده را می شناسند و او شخصی است که معمولاً مورد اعتماد و اطمینان و یا دارای شخصیت مثبت و مقبول در نزد خانواده می باشد و دسترسی وسیع به کودک دارد. کودک آزاری جنسی به علت طبیعت زشت و ناپسند آن و به علت احساس شرم و احساس گناه قربانیان آن و یا جهالت و نادانی آنها و یا به علت عادی شدن مسئله برای آنها و یا به علت تهدید از طرف متجاوزین جنسی که قربانیان را از بازگو کردن مسئله به شدت می ترسانند و به علل مختلف دیگر کمتر گزارش و ثبت می شود.

4- آزارهای روانی و خلقی: آزارهای روانی معمولاً به اعمالی مانند حبس کردن و جدا کردن طفل و عدم دوست داشتن وی و یا واپس زدن کودک و یا بی ارزش جلوه دادن و یا خوار و ذلیل کردن وی و جلوگیری از ارتباطات اجتماعی کودک و تهدید کردن و ترساندن وی گفته می شود.

آزارهای خلقی به حملات و تهدیدها و ایجاد رعب و وحشت و هتک حرمت کودک و فحش و ناسزاگویی به صورت لفظی و شفاهی گفته می شود.

دانلود کامل بررسی شیوع کودک آزاری در وابستگان به مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز ترک خود معرف شهر یزد

واژه های جدید چگونه ایجاد می شود

واژه های جدید چگونه ایجاد می شود
واژه های جدید چگونه ایجاد می شوند؟
یکی از طرق جالب پرداختن به مسایل تکواژشناسی پاسخگویی به این پرسش است که ،واژه های جدید چگونه به وجود می آیند؟با آزمودن فرایند ایجاد واژه های جدید،باید بتوانیم اصول عام و بنیادی سازی را کشف کنیم.
                              موضوع: واژه های جدید چگونه ایجاد می شود؟
این فایل با فرمت ورد و آماده پرینت می باشد.
واژه های جدید چگونه ایجاد می شوند؟ 1
ابداع واژه های جدید 1
ترکیب و ترکیب سازی 4
قواعد واژه سازی 7
جنبه های مشکل آفرین تحلیل تکواشناختی 16
زایایی و جداپذیری پایه 16
ابداع واژه های جدید
واژه های جدید و بی سابقه پیوسته وارد زبان می شوند.این،اغلب هنگامی رخ می دهد که سخنگویان واژه های جدیدی را کشف یا(ابداع) می کنند تا اشیاء نوپدیدی را نام نهند که بر اثر تحولات صنعتی ساخته می شوند.برای مثال،واژه های ابداع شده ای همچون radar ،laser ،kleenex  و xerox  افزوده های جدید به زبان انگلیسی هستند.
واژه های radar  و laser  واژه های اختصاری هستند:هر یک از حروف این واژه ها،نخستین(یا دومین)حرف یک واژة کامل دیگر است.برای مثال واژة laser  از تسلسل واژه های radio detecting and raning  برگرفته شده است،.و واژة laser  اختصاری است از:
light amplification (by) stimulated emission (of) radiation  . ذکر این مطلب مهم است که هر چند این قبیل واژه ها در اصل به عنوان واژه های اختصاری ایجاد می شوند،سخنگویان بزودی منشأ ایجاد آنها را به فراموشی می سپارند،در نتیجه واژه های  اختصاری به واژه های مستقل جدید تبدیل می شوند.
 
فرایند ایجاد واژها ی اختصاری نوعی فرایند مخفف سازی یا کوتاه سازی واژه است که در حال حاضر به گونة فزاینده در جامعة آمریکا(شاید در سطح جهان ) به منزلة یکی از طرق واژه سازی مورد استفاده قرار می گیرند در بسیاری از آمریکاییها،صورتهای مخففی همچون TV ،در اثر سبکهای غیر رسمی،زمانی جایگزین وارژه های بلندی مانند TELEVISION  شده است-این صورت مخفف واژة نو بنیادی است که هم اکنون به کارگرفته می شود.
انواع کارتهای شناساییID  خوانده می شود،بیماریهای مقاربتی را VD  می نامند،و هرچند زمانی به شوخی صورت مخفف Oj  را برای ایجاد دلالت بر آب پرتغال به کار می برند،اکنون کاربرد آن در سطحی گسترده آغاز شده است.صورتهای مخففی همچون prof  به جای professor  ،math  به عوض mathematic  ،gas  برای نمایاندن gasoline  هم اکنون کاربرد عام دارند(این کوتاه سازیها را گاه قیچی کردن نامند،زیرا بدین طریق واژه قیچی شده و کوتاه می شوند).
بحث مربوط به واژه های ابداع شده بی اشاره به واژة OK ،که شاید معروفترین واژة زبان انگلیسی در سطح جهان باشد و تقریباً به یک واژة بین المللی تبدیل شده است،کامل نخواهد شد.در مورد توجیه منشأ این واژه دهها نظر ارائه شده است.بر اساس یک نظر،ok  مخفف Old kinderhook  است که نام یکی از سازمانهای حزب دمکرات است،یعنی باشگاهی که در انتخابات 1840 از رئیس جمهور ون برن پشتیبانی کرد(kinderhook  محل تولد ون برن در ایالت نیویورک است).مطابق نظری دیگر،ok  مخفف all korrect  یعنی نگارش طنزآلود oll correct  است.ثابت شده است که واژة OK  در انگلیسی آمریکایی در سالهای 1830 به کار برده شده است،و نظر داده می شود که ممکن است با صورت مخفف دیگر،یعنی D.K.  که به جای don,t know  به کار برده می شود،در ارتباط باشد.در هر صورت،در مورد همة نظرها تردید وجود دارد و نکتة مهم این است که واژه هایی مثل OK  و TV  واژه های کامل به نظر می رسند،نه صورتهای مخفف.این که در سبکهای غیر رسمی صورت نوشتاری آنها به گونة okey ,teevee  نگاشته میشود،خود گواه برکاربردشان به منزلة واژه های کامل است.
واژه های kleenex , xerox  نمایانگر شیوة دیگری برای ابداع واژه هایی است که قبلاً وجود نداشته اند.در این شیوه نام تجاری کالای بخصوصی برای نامیدن کالاهای مشابه به کار می رود.مثلاً واژة kleenex  نام دستمال کاغذی بخصوص است که تا کنون کلاً به مفهوم دستمال کاغذی به کار برده می شود.یا واژة xerox (زیراکس) نام شرکتی است که دستگاه فتوکپی معروفی را تولید می کند،و به رغم خواست خود این شرکت،اصطلاح زیراکس ارتباط نام تجاری خود را از دست داده است و کلاً برای مشخص کردن فرایند فتوکپی گرفتن اطلاق می شود( مثلاً در I  xeroxed a letter ) حتی در گفتار بی قید ممکن است صحبت از خریدن زیراکس آی بی ام (IBM xerox ) نیز بشود.

لکنت زبان

لکنت زبان

مقدمه 

لکنت زبان یکی از مهمترین اختلافات گفتاری است که از کهنترین ادوار در میان جوامع بشری شایع بوده است. فردی که لکنت زبان دارد در بیان اصوات،هجاها و یا کلمات،دچارگیر،مکث کشش و تکرار می شود.

 لکنت زبان معمولاً با حرکات بدنی مانند تکان دادن دست،سر،گردن و ... همراه است 

از آنجا که هنوز علت این اختلاف شناخته نشده است،پژوهشگران رشته های مختلف از جمله پزشکی،روانشناسی،تعلیم و تربیت،توانبخشی و بویژه گفتار درمانی به آن پرداخته اند. 

 

                                   موضوع: لکنت زبان

این فایل با فرمت ورد و آماده پرینت می باشد.

 

مقدمه 1

لکنت زبان 3

درمان 6

درمان پیشنهادی دکتر بلانتون 8

درمان پیشنهادی دکتر بوم 11

درمان پیشنهادی دکتر دو نلاب 12

باز پروری لکنت زبان 13

به بیمار کمک می کنیم که از تنش مفرط خود آگاهی یابد و سعی می کنیم که کوشش او برای تمرکز دقت در حالت تنش زدایی و انساط عضلانی انجام گیرد. 15

2) کنترل تنفس 15

4 ) تغییر زیر بنایی روانی زبانی 15

جلسه اول 16

جلسه دوم 17

جلسه سوم 18

کتاب نامه :                                                                        20

در این مقاله کمکهای ارائه شده به فردی لکنتی از جانب یک روانشناس ( نویسنده )،شرح داده می شود در اینجا ابتدا به ذکر چگونگی تشخیص این اختلال می پردازیم و در ادامه ابتدا درمانهای پیشنهادی محققین مختلف ارائه می شود و در پایان چگونگی درمان فرد طی جلسات مختلف بیان می شود.

در اینجا ما از ارائه تاریخچه لکنت زبان خودداری می کنیم ولی علاقه مندان می توانند به کتابهای : لکنت زبان ـ اسماداودیان،لکنت زبان،تولیدـ تالیف عبادی و ...مراجعه کنند. 

لکنت زبان 

در چهارمین چاپ راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی( DSM- IV ) ،لکنت زبان زیر عنوان اختلالات ارتباطی طبقه بندی شده و با آشفتگی در سلاست طبیعی و تعیین الگوی زمانی تکلم که نامتناسب با سن بیمار بوده و با یک یا چند تا از موارد زیر مرکب است تعریف شده است. تکرار اصوات،طولانی کردن اصوات عبارت تعجبی،مکث داخل واژه ها،جانشین سازی مشهود واژه ها به منظور اجتناب از انسداد کلام و انسداد خاموش یا قابل سمع کلام. اختلال در سلاست از شدت کافی برای تداخل در پسرفت  تحصیلی یا شغلی یا رابطه اجتماعی برخوردار است. در اکثر موارد اختلال در کودکی پدید می آید. میزان لکنت نسبت به موقعیت و کلمات خاص فرق می کند 

از لحاظ سبب شناسی،علت دقیق لکنت زبان معلوم نیست امّا انواعی نظریه ها پیشنهاد شده است. 

نظریه های یادگیری در مورد علت لکنت زبان مشتمل است بر نظریه معنی زاد ( Sememtogenic ) که در آن لکنت زبان اساساً یک پاسخ آموخته شده در مقابل عدم سلاست هنجاری اوان کودکی است و مدل دیگری که بر شرطی سازی کلاسیک متمرکز است،که در آن لکنت زبان در مقابل عوامل محیطی شرطی می شود. 

در مدل سیبرنتیکز،تکلم فرآیندی تلقی می شود که تابع پسخوراند مناسب برای تنظیم است،فرض می شود که لکنت به دلیل گسستگی در حلقه پسخوراند بوجود می آید. مشاهدات جنبی بر این که لکنت زبان در نتیجه نوفه سفید ( White nise ) کاسته می شود و اینکه کندی در پسخوراند شنوایی در افراد عادی لکنت ایجاد می کند،اعتبار بالقوه نظریه بالا را تقویت می کند. 

ویژگیهای بالینی 

لکنت زبان معمولاً قبل از 12 سالگی،و در اکثر موارد بین 18 ماهگی و 9 سالگی ظاهر می گردد،بین 5/3 – 2 سالگی و 7-5 سالگی صعود ناگهانی در میزان شروع اختلال مشاهده می شود. بعضی از مبتلایان به لکنت زبان سایر مسائل تکلم و زبانی هم دارند،مثل اختلال تلفظ شمرده و اختلال مربوط به رشد در زبان بیانی. 

لکنت زبان ناگهانی شروع نمی شود و معمولاً در ضمن هفته ها و ماه ها با تکرار حروف صامت ابتدایی،کل کلمات که معمولاً کلمات اول جمله هستند،با کلمات طولانی ظاهر می گردد. با پیشرفت اختلال،تکرارها بیشتر شده و لکنت مهمترین کلمات یا عبارات را فرا می گیرد. حتی پس از کامل شدن شکل بالینی،لکنت زبان ممکن است ضمن روخوانی،آواز خواندن یا صحبت با حیوانات و اشیاء بیجان از بین برود. 

در پیدایش لکنت زبان چهار مرحله با سیر تدریجی مشخص گردیده است. 

مرحله 1 در ضمن دوره پیش از مدرسه طاهر می گردد. اوائل،مساله دوره ای بوده و به مدت چند هفته یا ماه با فاصله طولانی تکلم طبیعی ظاهر می شود. درصد بهبود از این مرحله بسیار بالا است. ضمن این دوره کودکان بیشتر در موارد هیجان یا عصبانیت،وقتی گفتنی زیاد دارند،و سایر شرایط دارای فشار مکالمه ای،دچار لکنت زبان می گردند. 

مرحله 2 معمولاً در سالهای ابتدائی مدرسه روی می دهد. اختلال مزمن بوده و دوره های بهبود اگر هم دیده شود بسیار کم است. چنین کودکانی از مساله لکنت خود آگاهی پیدا کرده و خود را زکلن می شناسند. در این مرحله لکنت در قسمت های عمده تکلم ـ اسم ها،افعال،صفات و قیدها ظاهر می گردد. 

مرحله 3 معمولاً پس از هشت سالگی شروع شده و تا بزرگسالی ادامه می یابد. اکثراً در اواخر کودکی و اوائل نوجوانی ظاهر می گردد. ضمن این مرحله،لکنت بیشتر در ارتباط با موقعیت های خاص،مثل صحبت کردن در سر کلاس درس،مکالمه با بیگانه ها،موقع خرید از مغازه ها،و یا هنگام صحبت تلفی ظاهر می گردد و برخی از حروف و کلمات دشوارتر از بعضی دیگراست. مرحله 4 بطور تیپیک در اواخر نوجوانی و در بزرگسالی دیده می شود. شخص الکن پیش بینی آشکار و هراس آلودی از لکنت زبان دارد. این افراد از کلمات،اصوات و موقعیت ها ترس دارند. 

افراد الکن از موقعیت های مستلزم صحبت می گریزند. و سایر قرائن ترس و کمروئی را نشان می دهند. 

الکن ها ممکن است خصوصیات بالینی فرعی پیدا کنند: انتظار آشکار و هراس آلود لکنت و اجتناب از کلمات اصوات یا موقعیت های خاصی که انتظار لکنت در آنها می رود. چشمک زدن،تیک،و لرز لب ها و آرواره . در الکن های مزمن احساس ناکامی،اظطراب و افسردگی فراوان مشاهده می گردد

دانلود کامل لکنت زبان

مقاله بهداشت و سلامت فردی و نقش آن بر جوامع

مقاله بهداشت و سلامت فردی و نقش آن بر جوامع

سازمان بهداشت جهانی بر اهمیت متغیرهای عملکردی اجتماعی، فرهنگی، ذهنی، و روان‌شناسی اجتماعی بر روی اجرای نقش ، تآکید دارد. هر چند که گروهی از دانشمندان وابسته به سازمان بهداشت جهانی، مفهوم خودمختاری و استقلال[۱] را نیز به متغیرهای فوق اضافه نمودند، اما این مفهوم به دلیل انتقادهای زیادی که بر آن وارد بود چندان مورد اتفاق نظر سایر محققان قرار نگرفت.

عنوان : مقاله بهداشت و سلامت فردی و نقش آن بر جوامع

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد

فهرست مطالب

مبانی نظری و تجربی پژوهش   ۴

۱- سلامت   ۴

۲-  بیماری   ۵

۳ـ مروری بر ادبیات تحقیق   ۹

الف ـ نگاهی بر ادبیات مربوط به سلامت   ۹

تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO)   ۱۶

ب ـ سلامت و اعتیاد   ۲۰

 

 

چکیده

مقاله حاضر درباره بهداشت و سلامت فردی و نگاهی بر ادبیات مربوط به سلامت و به تعریف سازمان بهداشت جهانی  و تعریف بیماری پرداخته است.

به‌طور کلی تعریف سازمان بهداشت جهانی به نوعی در بردارندة مفهوم کیفیت زندگی و رفاه، از ابعاد مختلف در ارتباط با وضع سلامت است. اگر چه تلاش‌های زیادی در خصوص عملیاتی نمودن مفهوم سلامت صورت پذیرفته، اما این مفهوم تاکنون به صورت جامع تعریف عملیاتی نشده است، زیرا متغیرهای آن از روی مجموعه‌ای از تحقیقات محدود فاقد دقت بیرون کشیده شده است و به همین دلیل در خصوص شاخص‌های آن اجماع چندانی وجود ندارد. برای مثال، منابع زیر که در طول یک دوره حدوداً ۱۲ ساله تدوین شده‌اند همین عدم اجماع را یادآور می‌شوند.

واژه های کلیدی: سلامت، بیماری، سازمان بهداشت جهانی،

 

مبانی نظری و تجربی پژوهش

1- سلامت

از آنجا که سلامت مهم ترین و مناقشه برانگیزترین مفهوم این تحقیق است، بررسی اجمالی فضای مفهومی موجود در مورد آن اهمیت زیادی دارد، به طور کلی تعاریف متعددی از مفهوم سلامت نزد محققان و اندیشمندان رشته‌های پزشکی، بهداشت و جامعه شناسی وجود دارد. این مسئله نشان می‌دهد هیچ شیوة ساده و آسانی برای ارائه تعریف از مفهوم سلامت وجود نداشته و دستیابی به تعریفی که مورد قبول همگان باشد، براحتی میسر نیست. 

سلامت بی‌تردید مهم‌ترین جنبه از مسائل حیات انسان به شمار می‌رود که از دوران قدیم ذهن اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. کسانی نظیر افلاطون که سلامت را به عنوان «هماهنگی میان عملکردهای بدن» و افرادی نظیر جالینوسی که در مقابل سلامت، بیماری را به عنوان «برهم خوردن تعادل» فرض کرده‌اند جزء متقدمینی هستند که به تعریف این مفهوم پرداخته‌اند. همچنین در طول 30 سال گذشته تعداد زیادی از تحقیقات مربوط به سلامت تعاریف متعددی از آن ارائه کرده‌اند. به عنوان نمونه در منابعی نظیر مرکز ملی سلامتی آمریکا، 1964؛ بیلوک، 1971؛ برسلو، 1972؛ الینسون، 1974؛ بالینسکی و برگر،1975؛ کاپلان، 1976؛ ساکت، 1977؛ سازمان بهداشت جهانی، 1979؛ ویر، 1981؛ هیدی و دیگران ، 1985 و … تعاریف گوناگونی از مفهوم سلامت به چشم از می‌خورد (Blaxter,1998:2) که سعی خواهد شد تعاریفی که نزدیکی بیشتری با اهداف تحقیق حاضر دارند مورد اشاره قرار گیرند. 

به‌طور کلی در تعاریف پزشکی، سلامت معادل عدم وجود بیماری فرض می‌شود.  بنابراین در حوزة دانش پزشکی به جای ارائه تعریف از سلامت عموماً به ارائه تعریف بیماری بسنده می‌شود. یکی از این تعاریف که مبتنی بر پزشکی جدید است بیماری را به عنوان «انحراف متغیرهای بیولوژیک قابل اندازه‌گیری از حد عادی یا وجود اشکال آسیب شناختی طبقه‌بندی و تعریف شده تلقی می‌نماید» (Ibid:3).

دانش دیگری که به ارائه  تعریف از سلامت پرداخته است، جامعه شناسی پزشکی است. تعاریف جامعه شناختی از سلامت ضمن مدنظر قرار دادن عوامل بیولوژیک، بر عوامل اجتماعی، فرهنگی و روانی نیز تأکید دارند. به عنوان مثال منوچهر محسنی معتقد است سلامت از صفات بسیار متنوعی شکل می‌گیرد که عبارتند از : آمادگی برای کار، تغذیه خوب، احساس شادابی و فقدان هرگونه غم و رنج (محسنی، 45:1376). 

همچنین سازمان بهداشت جهانی تحت تاثیر تعاریف جامعه شناختی سلامت را «حالت رفاه و آسایش کامل روانی، جسمی و اجتماعی می‌داند و نه فقط فقدان بیماری و نقص عضو»(همان: 45). بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت را می‌بایست با توجه به عواملی نظیر سن، جنس، جامعه و منطقه زیست و در قالب حدود هنجاری مورد بررسی قرار داد.

2-  بیماری

برای تکمیل بحث تعاریف سلامت، ضرورت دارد به مفهوم مقابل آن یعنی بیماری نیز پرداخته شود تعریف بیماری نیز همانند سلامت به سادگی امکان پذیر نیست و برحسب نوع جامعه، مراحل توسعه و مسائل فرهنگی، تعاریف متفاوتی از آن ارائه شده است.

بیماری را در غالب موارد «انحراف از حالت سلامت» تعریف کرده‌اند. به اعتقاد اغلب مردم بیماری حالتی است که تحت تاثیر آن سلامتی انسان به مخاطره می افتد از نظر محیط شناسان بیماری پدیده ای است ناشی از ناتوانی ارگانیسم در ارائه پاسخ همساز به محیط (محسنی، 56:1376)، در حالی‌کمه در انگارة سنتی پزشکی بیماری ضایعه‌ای است در درون بدن انسان که دو نوع شاخص پدید می‌آورد. اول حالتهایی احساسی که بیمار به آن دچار می‌شود و به او هشدار می‌دهد که وضع روبراه نیست که به آنها نشانه ها (symptoms) گفته می‌شود و دوم نشان‌گرهایی که بیان کنندة وجود ضایعة آسیب‌شناسانه نهفته‌ای هستند که توسط پزشک تشخیص داده می‌شوند و به آنها علائم (signs) اطلاق می‌شود (آمسترانگ، 1372: 27) .

به طور کلی انواع تعاریف موجود دربارة بیماری را می‌توان به شرح زیر طبقه‌بندی کرد:

1ـ تغییر در ساختمان عضو و خارج شدن آن از حالت طبیعی.

2ـ تغییر در وظایف طبیعی جسم و روان.

3ـ پیدایش حالت‌هائی که موجب رنج افراد گردد.

4ـ عدم تعادل روانی و اجتماعی (محسنی ، 1376:57). 

ج ـ اعتیاد

اعتیاد (Addiction) واژه‌ای است قدیمی که امروزه به دلیل کاستی‌های آن از اصطلاح «وابستگی به مواد» استفاده می‌شود و وابستگی سندروم بالینی با تظاهرات رفتاری، شناختی و فیزیلوژیک است که باعث می‌شود فرد مصرف مواد را به رفتارهای دیگر ترجیح دهد. که برای تشخیص این وابستگی، حداقل وجود 3 نشانه اول از 5 مورد زیر لازم است:

1ـ افزایش تدریجی مقدار مادة مصرفی لازم برای دستیابی به علائم مصرف آن

2ـ پیدایش علائم ترک در صورت عدم مصرف یا کاهش مقدار مصرف

3ـ تمایل دایم و تلاش‌های ناموفق برای کاهش یا قطع مصرف ماده

4ـ مختل شدن فعالیت‌های اجتماعی، شغلی و …

5ـ تداوم مصرف ماده علی‌رغم آگاهی از عوارض آن.

از طرف دیگر برای تشخیص تخت تاثیر مواد بودن در ادبیات موجود 2 معیار عمده وجود دارد که عبارتند از :

1ـ بروز علایم قابل برگشت و اختصاصی مصرف ماده.

2ـ بروز رفتارهای نامتناسبت یا تغییرات روانی به دلیل تأثیر ماده بر دستگاه عصبی مرکزی

و ـ ترک مواد

ترک حالتی از محرومیت (withdrawal) مصرف مواد است که در اثر آن نشانه‌های زیر بوجود می‌آیند.

1ـ بروز سندروم خاص، بر اثر قطع یا گاهش مصرف ماده‌ای خاص

2ـ بروز علائم کاملا ناراحت کننده و اختلال در کارکد اجتماعی و شغلی بر اثر سندروم فوق.

5ـ درمان 

به مجموعة روش‌هائی کحه گفته می‌شود که با هدف دست یابی به شیوة زندگی بددون مواد، کمک به افزایش عملکرد در جبنه‌های محتلف زندگی و پیشگیری از تکرار مصرف (عود) انجام می‌شوند.. درمان اعتیاد معمولاً با محرومیت (قطع یا کاهش مصرف مواد)، استفاده از دارو و روش‌هعای اجتماعی نظیر سخنرانی های آموزنهده، جلسات مشاوره گروهی، ایجاد ارتباط با دوستان غیرمعتاد و کمک گرفتن از خانوغده همراه است از اهداف فرعی شیوه‌های درمانی می‌توان به افزایش انگیزه برای ترک و کمک برای باقی ماندن در ترک نیز اشاره نمود

وـ عود

عود به چند حالت مختلف از برگشت به سوء مصرف مواد گفته می‌شود که عبارتند از:

1ـ بازگشت ناگهانی به مصرف  موادی که قبلاً مصرف  می‌شده اس.

 2ـ فرآیندی که سرانجام به مصرف مجدد مواد منجر خواهد شد.

3ـ افزایش مصرف مواد، نسبت به مقداری که قبلاً مصرف می‌شده است.

معمولاً برگشت به سوإ مصرف مواد تحت تأثیر عواملی نظیر افراد (دوستان و آشنایان معتاد) ، اماکن و اشیاء تحریک حواس پنج‌گانه، تجدید خاطرات، افکار و عواطف، اختلالات روانی و سایر بیماری‌ها و روبروشدن با موقعیت‌های ناگوار صورت می‌پذیرد.

زـ پیشگیری

پیشگیری (prevention) به کارگیری اقداماتی است که منجر به کاهش ابتلای افراد به اعتیاد می‌شود. در واقع پیشگیری موجب کاهش عواملی می‌شود که افراد را در معرض خطر قرار می‌دهند و افزایش عواملی که افراد را از مصرف مواد حفظ می‌کند. مهم‌ترین شیوه‌های پیشگیری عبارتند از:

1ـ آگاه کردن افراد از خطرات و مضرات مواد مخدر

2ـ  تقویت فعالیت‌های جایگزینی

3ـ افزایش مهارت‌های زندگی بویژه مهارت‌های حل مشکل

4ـ ارتقای فرهنگی

 

3ـ مروری بر ادبیات تحقیق

الف ـ نگاهی بر ادبیات مربوط به سلامت

رابطه میان شرایط حیاتی و از آن جمله شرایط اجتماعی و وضع سلامتی و بیماری انسان از دیرباز مورد علاقة بشر بوده است. همین تشخیص ارتباط بین مجموعه عوامل اجتماعی با سطح بهداشت و سلامتی، در نهایت منجر به تشکیل شاخة خاصی در جامعه شناسی به نام جامعه‌شناسی پزشکی شده است.

روند کلی تحول اجتماعی ـ معیشتی در آغاز قرون جدید، دورانی را به وجود آورد که در آن، مسائل متفاوتی در جریان صنعتی شدن کشورها طرح گردید؛ واحدهای تولیدی کارخانه‌ای ، جای کارگاه‌های تک نفری یا کارگاه‌هایی با جمع بسیار محدود را گرفت و بهداشت جمعی کارگران که شرط لازم تداوم تولید کارخانه‌ای است، توجه دست‌اندکاران اجتماعی را به مراتب بیش از پیش به سلامتی و بیماری اکثریت جامعه جلب کرد. در این دوره سرمایه‌داران نوپا عموماً این فهم را یافته بودند که واحد تولیدی برای بازدهی قابل اطمینان تولیدی و اقتصادی الزاماً باید حداق‌های بهداشتی را تأمین کنند تا کارگران و کارمندان بتوانند ارائه‌دهنده خدمات قابل انتظار در عرصه تولید باشند. از تبعات این رویکرد افزایش توجه به مؤلفه‌های اجتماعی مؤثر بر بهداشت، سلامتی، بیماری، و رشد بررسی‌ها در زمینة ارتباط میان آن‌ها (رشد مطالعات اجتماعی در باب مسائل پزشکی) بود.

یکی از شخصیت‌های برجسته در این گونه مطالعات در قرن بیستم، آلفرد گروتیان آلمانی است که در کتاب معروف خود به این نتیجه رسید که بسیاری از امراض مهم اجتماعی مشخصاً مزمن هستند و بسیاری از آن‌ها قابل پیشگیری و یا حداقل کنترل پذیرند. 

در دهه‌های اول قرن بیستم، تحقیقات اجتماعی در پزشکی به آن درجه از گستردگی و عمق رسیده بود که بتواند مرزهای ملی کشورهای خاستگاه و بویژه آلمان را پشت سر بگذارد. نقش گروتیان در این گسترش بسیار اساسی است. در هرحال این گونه مطالعات در کشورهای مختلف اروپای غربی و شرقی و شوروی (سابق) مطرح شد و رشد کرد.

 اما در کشورهای انگلوساکسون ابراز علاقه به پزشکی اجتماعی و مطالعات مربوط به آن، پدیدة نسبتاً جدیدی است. ملاحظات و پارامترهای اجتماعی در این کشورها بیشتر تحت پوشش جامعه شناسی پزشکی طرح شده و مورد بررسی قرار گرفته‌اند. در نتیجه شاید تا حدودی قریب به واقعیت باشد که اروپا را مهد طب اجتماعی، و به طور کلی کشورهای انگلوساکسون ـ رامهد جامعه‌شناسی  پزشکی بدانیم. اما فرق اساسی بین پزشکی اجتماعی و جامعه‌شناسی پزشکی به طور خلاصه در آن است که اولی بیشتر جهت‌گیری پزشکی و دومی بیشتر جهت‌گیری جامعه شناختی دارد و به موضوعاتی نظیر تحلیل ساخت اجتماعی، نهادها و الگوها توجه می‌کند. 

به هر صورت رشد طبیعی جامعه‌شناسی پزشکی در جهان غرب به علت دو عامل اساسی بوده است: یکی پی بردن به این واقعیت که بسیاری از مسائل موجود در نظام ارائه خدمات بهداشتی جدید اساساً اجتماعی‌اند و دیگری افزایش علاقة خود پزشکی به جبنه‌ها و عوامل اجتماعی بیماری‌های مختلف از قبیل بیماری های روانی، بیماری‌های مزمن و … (آمسترانگ، 1372، ص 25ـ15)

پس از رشد و گسترش مطلاعات مربوط به جامعه‌شناسی پزشکی و پزشی اجتماعی، مطالعات مربوط به وضعیت سلامت و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن به‌طور انبوه در حوزه‌های جغرافیایی گوناگون پیگیری شد.

در واقع اگر زمان تولد جامعه‌شناسی پزشکی را نیمه اول قرن بیستم بدانیم، شکل‌گیری مطالعات مربوط به سلامت عمدتاً در نیمه دوم این قرن بوده است. این موضوع به ویژه در بیست سال اخیر سیر صعودی قابل ملاحظه‌ای را از نظر کمی و کیفی نشان می‌دهد.

محققان بسیاری در طول این سال‌ها کوشیده‌اند تا پس از ارائة یک تعریف عملیاتی ترکیبی از مفهوم سلامت، تأثیر شرایط، واقعیت‌ها و ساختارهای اجتماعی را بر آن بسنجد. به‌طور کلی مطالعات انجام گرفته در این زمینة را در دو طبقه می‌توان جای داد؛ نخست تحقیقاتی که به تأثیر شرایط اجتماعی گوناگون پرداخته‌اند و دوم پژوهش‌هایی که در پی بنیان نهادن چهارچوب‌های نظری و روش‌شناسی جهت سنجش وضع سلامتی جمعیت‌های و گروه‌های مختلف اجتماعی و بیان تفاوت‌های موجود در سطح سلامتی بر حسب متغیرهای اجتماعی گوناگون بوده‌اند؛ همچنین بخشی از مطالعات مربوط به سلامتی نیز در حوزه روان‌شناسی اجتماعی شکل گرفته‌اند.

نمونه‌های مورد مطالعه در طبقه نخست از تحقیقات، عمدتاً بیمارانی بوده‌اند که نوع بیماری آن‌ها (به عنوان نقطة مقابل سلامتی) در ارتباط با متغیرهای نظیر انتخاب اجتماعی (ژاک والن و میخائیل و پلانک) به‌عنوان تبیین‌کننده‌های تفاوت در سلامتی ـ از یک سو ـ و نیز استرس و اتفاقات زندگی (هانس سلی)، انواع شخصیت، توان مقابله با مشکلات (آرون آنتونوفسکی) سلامتی، از سوی دیگر ـ مورد بررسی قرار گرفته‌اند (هرتسلیک، 1376، ص 73ـ 77).

در جامعه‌شناسی پزشکی تأثیرات عوامل اجتماعی بر تندرستی و بیماری در دو مقوله تأثیرات مستقیم و تأثیرات غیرمستقیم مورد بحث قرار می‌گیرد. شواهد موجود از تأثیر غیرمستقیم عوامل اجتماعی در فراهم آوردن تماس فرد با خطرهای جهان فیزیکی ـ زیست‌شناختی حکایت دارد که این تأثیرها، به صورت کلی یا جزیی قابل بررسی است.

در خصوص تأثیر کلی عوامل اجتماعی ، دوبوس (1980) این نکته جالب توجه را که بیماری محصول سوء سازگاری با محیط است مورد بحث قرار داده است. او اعتقاد دارد جوامعی که به تعادل با محیط خود رسیده‌اند. به‌طور کلی از بیماری مبرا هستند و بیماری هنگامی پدید می‌آید که این تعادل به هم بخورد.

دانلود کامل مقاله بهداشت و سلامت فردی و نقش آن بر جوامع

مقاله ناکامی در بدست آوردن امنیت

مقاله ناکامی در بدست آوردن امنیت

تحقیقات ( هانس سلیه) چگونگی تأثیر استرس ( فشار روانی ) را برعمکرد غدد درون ریز و تأثیر مواد مترشحة غدد دورن ریز بر عملکردهای بدنی و رفتار آشکار ساخته است. سلیه (1945م. ) نشان داد که تحت استرس یک نشانگان انطباق عمومی (General Adaptation Syndrome ) پدید می‌آید. 

عنوان : مقاله ناکامی در بدست آوردن امنیت

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد

فهرست مطالب

سندرم انطباق عمومی ۳

واکنش‌های فیزیولوژیک به استرس ۵

واکنش‌های روانی یا سایکولوژیک به استرس ۶

امنیت ۹

واکنش‌های فرد در برابر تغییرات محیطی ۱۱

ناکامی ۱۲

حرکت به سوی امنیت ۱۳

رفتارهای فرد برای بدست آوردن احساس امنیت مجدد ۱۴

پیشنهادهای راهبردی برای فرد درگیر با ناکامی و فاقد احساس امنیت ۱۶

زمینه‌های کاربرد ۱۶

کتابنامة فارسی ۱۸

کتابنانة انگلیسی ۲۰ 

سندرم انطباق عمومی

هورمونهای قشر غدد فوق کلیه ( Adreal Gland  ) مسئول این واکنش فیزیولوژیک هستند. سلیه، حیوانات متعدد را در آزمایشگاه در شرایط فشار روانی قرار داد. او دریافت که وقتی آسیبهای محیطی یا بدنی این حیوانات را تهدید می‌کند، عملکرد غدد مترشحة درونی افزایش می‌یابد. بدین معنی که رنگ غدة فوق کلیه از زرد به قهوه‌ای تغییر می‌کند، حجیم می‌شود، شروع به رهاسازی مواد ذخیره‌ای خود یعنی ( استروئیدها‌ ) می‌نماید، وقتی که وضعیت استرس‌زا از میان می‌رود، ظاهراً غدة آدرنال به حالت عادی بازگشته و عملکردهای عادی خود را آغاز می‌کند. اما این حالت موقتی است، زیرا چند هفته پس از آنکه حیوان بار دیگر در معرض استرس شدید و طولانی مدت قرار می‌گیرد، غدة آدرنال مجدداً بزرگ شده، ذخیره استروئید خود را از دست می‌دهد و سرانجام حیوان به دلیل این تخلیه می‌میرد ( آزاد، 1379، به نقل از سادوک، حسن رفیعی و همکاران 1382 و میلانی فر 1382 و ساراسون و ساراسون، به نقل از بهمن نجاریان و همکاران، 1382؛ کارلسون، به نقل از مهرداد پژهان، 1380؛ سادوک و سادوک، 2003؛ سلیه و تاک وبر، 1977 ).

سلیه استرس را واکنش غیر اختصاصی بدن به هر گونه خواسته و نیازی می‌دانست که به وسیلة شرایط لذت بخش یا ناخوشایند ایجاد شده است. 

سلیه معتقد بود که طبق تعریف مذکور، ضرورتی ندارد که استرس همیشه ناخوشایند باشد، او استرس ناخوشایند را استرس ( رنج و عذاب Distress ) نامید. پذیرش هر دو نوع استرس مستلزم تطابق است. ( سادوک و سادوک، به نقل از حسن رفیعی و همکاران، 1382؛ سادوک و سادوک، 2003). 

استرس بنا به تعریف فوق، شامل هر چیز می‌شود ( اعم از واقعی، نمادین یا تصوری) که بقای فرد را با خطر و تهدید مواجه می‌کند. واکنش بدن به استرس به معنای یاد شده ـ شامل به راه انداختن مجموعه‌ای از پاسخ‌ها است که تلاش می‌کنند تا اثر عامل استرس‌زا را کاهش داده و تعادل بدن را به حالت اولیه باز گردانند. 

دربارة پاسخ فیزیولوژیک به استرس حاد اطلاعات زیادی به دست آمده است. ولی آنچه که دربارة پاسخ به استرس مزمن می‌دانیم بسیار کم است.

 بسیاری از عوامل استرس‌زا در طول یک مدت زمان طولانی رخ می‌دهند و یا عواقب دیر پا و دراز مدتی دارند ( سادوک و سادوک، به نقل از حسن رفیعی و همکاران،1382؛ و سادوک و سادوک، 2003 ). 

تأثیر عوامل استرس‌زا بستگی به ظرفیت جسمی هر فرد، برداشت‌ها و واکنش پذیری وی دارد ( کارلسون، به نقل ازمهرداد پژهان، 1380 ). 

 

واکنش‌های فیزیولوژیک به استرس

واکنش‌های فیزیولوژیک به استرس طبق نظر سلیه دارای سه مرحله هستند: 

1- مرحلة اعلام خطر ( Alarm reaction  ) و هشیاری بدن که خود شامل دو مرحله است: 

الف) مرحله شوک ( Shock  ): که شامل مجموعه علایمی است که از تغییرات تعادل بدن به علت بی‌کفایتی گردش خون در اثر کولامپوس عروق محیطی ناشی می‌شود و همیشه با سه علامت اصلی نقصان ( Hypo  ) توأم است. نقصان در فشار خون شریانی ( Hypotension  )، نقصان درجه حرارت بدن ( Hypothermic ) و نقصان حس 

) Hypoesthesis). 

ب) مرحلة ضد شوک: که مرحلة فعال یا ترمیم هومئوستازی است. 

(در مقابل مرحله قبل که مرحلة غیر فعال یا مرحلة اعتدال هومئوستازی بود ) 

2- مرحلة مقاومت یا سازش و تسلط ( Stage of  Resistance ). 

3- مرحلة خستگی و از بین رفتن تعادل و فروپاشی ( Stage of exhaustion  ).

(میلانی فر، 1382؛ و سادو ک و سادوک، 2003 ). 

اثر عوامل روانی به خصوص استرس بر سیستم ایمنی باعث شده است تا مبحث تازه‌ای به نام ایمنی شناسی عصبی ـ روانی ( Psychoneuroimmunology ) به وجود آید که نشاندهندة ارتباط بیولوژیک بین سیستم عصبی و سیستم ایمنی است ( گلاسر و همکاران، 1987؛ و فاین بام و همکاران، 1979؛ از منت ولستر، 2001؛ و هامل و همکاران، 2001 ). 

 

واکنش‌های روانی یا سایکولوژیک به استرس

کایلان برای واکنش‌های روانی 4 مرحله شرح می‌دهد. ( میلانی فر، 1382؛ و سادوک و سادوک، 2003؛ سادوک و سادوک، به نقل از رفیعی،1382). 

1- پیدایش هیجان که باعث تحریک سیستم خودکار برای حل مشکلات می‌شود 

( مرحلة هشیاری ). 

2- هیجان شدت می‌یابد و یک حالت بی‌قراری، اضطراب، بلاتکلیفی و … با بی‌تفاوتی نسبی یا کامل بوجود می‌آید ( دو مرحلة فوق با مرحلة واکنش فیزیولوژیک مطابقت دارد).

3-هیجان به طور واضح در سیستم‌های مختلف بدن بروز می‌کند که باعث مبارزه و تحمل فرد می‌شود ( مرحلة مقاومت). 

4-در صورتی که فرد در مبارزه شکست بخورد باعث بروز اختلالات و از هم پاشیدگی شخصیت و علایمی مانند اضطراب شدید، افسردگی، بلاتکلیفی، واپس روی سنی و … می‌شود ( مرحله از بین رفتن تعادل و فروپاشی). 

چنانچه ملاحظه می‌شود همزمان با واکنش‌های روانی، مبارزات و واکنش فیزیولوژیک و تعادل حیاتی شروع شده و ادامه پیدا می‌کنند و از همین جا به علل بیماری‌های روان تنی پی‌برده می‌شود. ( سادوک و سادوک، 2003؛ و هامل و همکاران، 2001؛ ازمنت و لستر، 2001 ). 

عوامل استرس‌زا می‌توانند مثبت یا منفی باشند هم چنین این عوامل امکان دارد که فیزیکی یا روانی و یا تلفیقی از هر دو حالت باشند. اینکه عامل ایجاد استرس مثبت است یا منفی و اینکه خود استرس مثبت است یا منفی بسته به مبنای ادراکی و ساختار ذهنی ادراک هر فرد می‌باشد و نمی‌توان رویداد خاصی را برای همه افراد مثبت یا منفی تلقی نمود، چه هر فرد مجموعه خاص و منحصر به فردی از تجارب زندگی و هم چنین ذخیره ژنتیکی و وراثتی دارد که طرحواره‌های ذهنی ویژه و یگانه‌ای برای وی رقم می‌زنند. 

برای اینکه ارگانیسم موجود زنده بتواند تعادل حیاتی ( هومئوستازی) خویش را حفظ کند. نیازمند سازگاری با عامل استرس‌زا و شرایط جدید است. 

( چه عوامل استرس‌زای مثبت و چه عوامل استرس‌زای منفی) ( سادوک و سادوک، به نقل از حسن رفیعی و همکاران، 1382؛ و میلانی فر، 1382 ). 

فرد برای اینکه قادر باشد تعادل حیاتی ( هومئوستازی ) خود را حفظ کند و فرآیند تعادل حیاتی را به صورتی ثابت و پایدار نگاه دارد می‌بایست سایق‌های ( rive D ) فیزیولوژیک خود را ارضاء نماید. 

ارگانیسم برای این ارضاء نیازمند حدی پایه‌ای از « احساس امنیت » است. زیرا اساساً عدم امنیت منجر به ایجاد استرس منفی ( دیسترس ) می‌گردد ( به خاطر اداراک عدم کنترل ) و واکنش‌های اضطرابی را برمی‌انگیزد. 

که این واکنش‌ها همان پاسخ فیزیولوژیک به استرس است که به دنبال آن منابع انرژی در راستای ایجاد احساس امنیت منحرف می‌شوند. ( اتکینسون و همکاران، به نقل از محمد تقی براهنی و همکاران، 1379؛ کارلسون، به نقل از مهرداد پژهان، 1380 ). این انحراف موجب می‌شود که در سطح فیزیولوژیک با کاهش انرژی مواجه شویم ( واکنش‌های انطباقی و در نتیجه آن « سندرم انطباق عمومی » ) (میلانی فر، 1382؛ و آزاد، 1379؛ و ساراسون و ساراسون، به نقل از بهمن نجاریان و همکاران، 1382). 

دانلود کامل مقاله ناکامی در بدست آوردن امنیت